ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

اتوبوس هوس 23

اینجاست که زن بیش از هر وقت دیگه ای نیاز به محبت داره به این که نشون بدیم بهش که برای ما ارزش داده و ما قدر این کاری رو که برای ما انجام داده به خوبی می دونیم . درکش می کنیم . دوستش داریم . برای ما مهمه . حالا که خودشو در اختیار ما قرار داده این جوری نیست که خودمونو گم کنیم . متاسفانه بیشتر مردا این جوری نیستند . نمک نشناس و قدر نا دون هستند  . یادشون میره که واسه همین زن و دست رسی بهش چه جوری خودشونو به آب و آتیش می زدند و چه قدر انرژی مصرف می کردند . ولی من با این حال دست از محبت کردن به رویا ور نمی داشتم . هر چند تازه در آغاز راه بودم ولی می خواستم خودمو عادت بدم به این که همیشه به یک روال می مونم . تازه اون که نمی خواست تمام لحظات رو با من باشه . می تونستم در فرصت های دیگه برم دنبال بقیه دوست دخترام . با چرخش زن و حرکات زبون ,  لبه های کسشو به دو طرف باز کرده و زبونمو فرو می کردم تا ته کس  . خیلی با مزه بود . نمی دونم این کوس چی داره که مردا همش به دنبال یکی تازه اون هستند .. خنده ام می گیره از این مثالی که بعضی از زنا مخصوصا زنای قدیمی می زنند . حتی گاهی که مامان حواسش نبود طوری بلند حرف می زد که من حرفای زنونه اشو می شنیدم . یه بار در مورد این که مردا چرا باید این همه تفاوت با هم داشته باشند خطاب به خاله ام می گفت من نمی دونم توی کس  فلانی چی هست که شوهرش داره خودشو واسش می کشه ولی انگاری توی کس ما زهر ریخته باشن که داریم با بد ترین سختیها می سازیم ولی شوهرمون اون جوری که باید به ما توجهی نداره .. یه لحظه هر دو مون ترسیدیم چون   یه چیزی به بدنه اتوبوس خورد . ظاهرا دو سه تا از این بچه پر رو های کوچولو داشتن به طرف هم سنگریزه پرت می کردند . دو تایی مون خنده مون گرفته بود ..-یعنی ما همین قدر شجاعت داشتیم ؟/؟ -نمی دونم ایمان .. آیا به آبرو ریزیش می ارزه ؟/؟ -برای من که از یه دنیا هم بیشتر می ارزه -پس زود باش نشون بده دیگه . همش میگی و دل ما رو می بری. بده اون کیرت رو دیگه .. فرار نکن این قدر آقا پسر . اونو همش برای دخترای جوون نذار . یه نشگون از لپم ورداشت و گفت می دونم از اون پدر سوخته هایی . خوب خرم کردی .. ولی خودمم می خواستم خر شم -رویا جون تو خانومی . سر ور منی . این حرفا چیه . من جز تو با هیشکی نیستم . این حرفا چیه می زنی .. -کارت رو بکن و این قدر هم حرف نزن . رویا از اون هفت خطهاست . -من که همش با توام و به دنبال تو و تازه رستم که همش با منه .. -باشه خیلی دوست دارم همینی که میگی باشه و تو فقط مال من باشی ولی الکی دلمو خوش نمی کنم که می تونی فقط مال من باشی -فقط مال توام . با این شرایطی که داریم پیش میریم و با این اقتصاد نازنینی که داریم فکر کنم خانه های عفاف هم دوباره باز شه و نشه زن گرفت .. -نه تو رو خدا از این حرفا نزن من می ترسم برای رستم می ترسم . -ترس نداره رویا جون .. یک رویای دیگه ای یک رویای نوعی از جامعه برای رستم خان پیدا می کنیم .. در حالی که کیرمو کرده بودم تا ته کسش و داشت حال می کرد یکه خورد و گفت نه از این حرفا نزن . رستم من نباید این جوری باشه -یعنی میگی الان که من دارم تو رو میگام  کار بدیه ؟/؟ اگه اگه رستم بخواد با یک زن دیگه این کار رو انجام بده اسمش بد در میره ؟/؟ -نمی دونم . آخه همه زنا که مثل من نمیشن . -بر منکرش لعنت . بیا از خودمون حرف بزنیم . یه اتوبوس و یک ایمان و یک رویا -بهتره بگی یک رویای با ایمان -و یک ایمان با رویا رویا جان .. دو تایی مون با حرفای عاشقونه و سکسی حال می کردیم . برای چند دقیقه ای رفتیم به سکوت . سکوتی  همراه با هوس. این که فکرمونو به این جمع کنیم که از لحظه ها مون لذت ببریم . لذت ببریم و غمهای روز گار رو فراموش کنیم . صندلی رو که به این صورت خوابوندم خیلی با حال بود . چه لذتی می داد . سر رویا با یه شیب رو به پایین یه حالت قشنگی پیدا کرده بود که هوس اونو بیشتر نشون می داد و من در همون وضعیت لبامو گذاشتم رو لباش . کیرمو خیلی آروم توی کسش حرکت می دادم . کون تپل و نازی هم داشت  و هوس گاییدن کونشو هم داشتم . ولی فکر نمی کردم بشه توی اتوبوس ترتیب کونشو داد . بسته به این داشت که از قسمت جلو تا کی می کشه که بتونم ار گاسمش کنم . خلاصه با یه حرکت چرخشی بدن رو بدن هم کیرم توی کس ناز و تپل و کوچولوش حرکت می کرد و هم سینه هاش رو سینه ام می گشت و لبام هم که داشت لباشو می مکید . -آههههههه ایمان .. -جااااااان -خیلی شیطون بلایی -رویا من اگه الان گولت زدم تو خیلی وقته که گولم زدی .. -باور کنم که فقط با منی ؟/؟ توی دلم گفتم  زنا که کس خل و زود باور و خوش باور هم هستند تو یکی هم روش -آره رویا جون من فقط با توام و تا حالا هیشکی دیگه رو نگاییدم . بازم یه نشگون از لپم ورداشت ... ادامه دارد .. نویسنده .. ایرانی 

0 نظرات:

 

ابزار وبمستر