ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

هرکی به هر کی 169

حس کردم که رشته امور نزدیکه از دست مادر بزرگ خارج شه .. رفتم نزدیکش و یه اشاره ای بهش زدم . متوجه شد که من ازش می خوام که رشته کار رو در دست بگیرم . .. شروع کردم -حضار محترم ! ما همه در اینجا میهمانیم میهمان بزرگواران محترمی چون پری خانوم و آرمان خان این بزرگ خاندان فامیلی ما که  خداوند عمرشونو طولانی تر و با عزت تر کنه . دنیا جای گذشت و بخشش هاست . این شما هستید که با عفو و گذشت خود باید نشان دهید که رفتار و منش انسانی داشته و با مناعت طبع و بزرگواری خود کینه ای به دل نمی گیرید . صمیمانه تر بگم وقتی در زندگی گذشت باشه و آدم از گناهان اونایی که بهشون بدی کردند بگذره در های رحمت به روش باز میشه .. آیا کسی از ما گناهی نداشته ؟/؟ ما همه مون آدمای درستی بودیم ؟/؟ فرهنگ انسانها هر لحظه دستخوش حوادث و تغییرات زیادیه . من که در اون زمان نبودم ولی خونواده من میگن یعضی ها رو طوری شستشوی مغزی داده بودند  و شرایط رو به گونه ای در آورده بودند که پدر به پسر .. مادر به پسر ..برادر به خواهر رحم نمی کرد .. اصلا ارشادهم نمی کردند یک ضرب خلاص .. ما رسیدیم به جایی که فهمیدیم هیاهوی بسیار برای هیچ بوده .. کسی برای دین و آخرت کاری نمی کرده .. اگه برای آخرت بوده تا این حد وحشی بازی راه نمی انداختند .. خداوند بخشنده حتی از گناه توبه کارانی که دخترانشونو زنده به گور کردند گذشته .. نگاه کنید .. این دو بزرگوار به سوی شما بر گشتند . آغوشتونو واسشون باز کنین .. به هم محبت کنین . دنیا دوروزه. حالا میگین چیکار کنیم . نمیشه که همو طرد کنیم . اونا حالا همگام با ما شدن . فهمیدن که  شما درست میگین . حق با شماست . اگه بانوی محترم و نجیب وعفیف , عفت خانوم به این موضوع پی نمی برد که امروز روسری از سرش نمی گرفت و با این وضع به اینجا نمیومد . مردان بزرگ ! ای مردان صبور! این هیکل , آماده به زیر کیر های سر فراز شما رفتنه . اگه احساس می کنید روز گاری زیر بار شلاق نامردمی های این بانوی توبه کار قرار گرفته اید امروز با شلاقهای کیر خود ثابت کنید که پاسخ شلاقهای سوزناک نامردمی را با شلاق محبت کیر می دهید . جمعیت به شدت تحت تاثیر قرار گرفته بود .. ادامه دادم وشما بانوان عزیز کوس های شما آماده پذیرایی از کیر تازه دیگریست . از کیر جوانی که به کوس های شما سلام می گوید . این طلسم و تابو را شکسته است . عارف نازنین مادر خود عفت خانوم را گاییده و این دو بزرگوار کلیه امتحانات ورودی را با موفقیت پشت سر گذاشته اند به این امید که با شما و در کنار شما باشند . به این امید که نشان دهند عشق  پیروز است . محبت پیروز است . خون را با خون نمی توان و نباید شست .. مردا متاثر شده زنا به شدت گریه می کردند . مردا یه دستشون رو کیرشون بود و زنا یه دستشون رو کسشون و با اون دست دیگه در یک لحظه هما هنگ شده یه بوس برای عفت و عارف فرستادند . پری جون خودشو انداخت توی بغل من .. -آریا اگه تو نبودی من چیکار می کردم -پری جون آمادگی اونو داری بری زیر کیر عارف ؟/؟ -من الان داغونم . خیلی دوست دارم کس بدم ولی یه لحظه ترسیدم . یاد انقلاب کیری 57 افتادم . یه لحظه فکر کردم این صد نفر می خوان یه انقلابی بکنن شبیه همون انقلاب . از سر سیری بود اینم از سر سیری می تونست باشه . چون وقتی شکم و کیر و کس که سیر باشه و بدونه هر وقت که اراده کنه یکی  دم دستش هست خوشی زیادی می زنه زیر دل آدم . ظاهرا پری جون به شدت به هم ریخته و در شوک بود . چون جمعیت بد جوری به این دو تازه وارد تو پیده بودند . از چند گوشه چند تا وسیله هم به طرف عفت و عارف پرت کرده بودند که بهشون نخورده بود . عارف و عفت که خر خودمونی بودند . واسه این که به اونا بر نخورده باشه و از دلشون در آورده باشم رفتم پیششون و آروم بهشون گفتم امیدوارم که این جمعیت رو درک کرده باشین .. من می خوام به عنوان ائتلاف بزرگ و یک شروع زیبا و مهیج مامان الیا رو بدم عارف جون بکنه و خودم هم تو رو بکنم . یه بر نامه ای بذاریم که این جمعیت ببینند و کیف کنند و متوجه شن که بین ما جز دوستی و تفاهم چیز دیگه ای نیست . به مامان موضوع رو گفتم اون با اشتها قبول کرد .  واسه اون چه فرقی می کرد . کیر جوون و کاری باشه آدمش موردی نداشت . -بستگان عزیز برای این که اوج هیجانو از این دو تازه وارد گلمون ببینیم من و مادر عارف جان یعنی همین عفت خانوم آتیشپاره ..و عارف جان پسر عفت خانوم با مادر دلاور و خستگی نا پذیر من سکسی رو پیاده کرده که از شما انتظار میره  در نهایت آرامش و در کنار هم به تماشای این فیلم واقعی و زنده سکسی بنشینید ... ادامه دارد ... نویسنده ... ایرانی 

0 نظرات:

 

ابزار وبمستر