ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

شیطون بلا 6

مانتو مو هم که قبلا در آورده بود .-حالا پسر تا دلت بخواد می تونی این کس منو بلیسی . من با کسی شوخی ندارم . متوجهی ؟/؟ حرف زیادی هم نباشه . من تا حالا دستمو زیاد روی کسم مالیدم . می دونم چه حالی میده . حالا یکی دیگه اگه زبونشو بماله خیلی بهتره . واسه من ادای بچه سوسولا رو در نیار . فکر کردی من شل می گیرم حرف نمی زنم کاری از دستم بر نمیاد ؟/؟ هر غلطی که دلت می خواد انجام میدی ؟/؟ کور خوندی . خایه هاش جفت کرده بود . نمی دونست که در میون دخترا یه لاتی هم می تونه پیدا شه . خلاصه من اگه پاش میومد می تونستم از اون لاتای درجه یک بشم . این داداشام و این خونواده نمیذاشتن . حالا که فکرشو می کنم حق با اونا بود آخه دختری گفتن پسری گفتن . ولی بعضی وقتا برای رو کم کنی بد نیست که دخترا هم قوی باشن . آخه همه جا می خوان اونا رو عقب افتاده نشون بدن . در هر حال اون با اون چهره اجق وجق که در تاریکی هم زیاد مشخص نبود اومد رو من . زبونشو دراز کرد تا بتونه یه کس لیسی حسابی راه بندازه . باشو گذاشتم زیر سرم . به آسمون خوشگل و ستاره های بالا سرم نگاه کردم . یادم نمیومد تا حالا کسی کسمو لیس زده باشه . احساس خوب و قشنگ و هیجان انگیزی بود . چه نسیم ملایمی می وزید . می دونستم اگه جلو تر برم به جایی که موج در ساحل می شکنه و ریزه های آب به صورت آدم می خوره اونجا لذتش بیشتره . ولی گفتم شاید اینجا امنیتش بیشتر باشه ولی می دونستم اونجا هم کسی نمیومد . خودمو قانع کردم که در اینجا ستاره ها رو بیشتر می بینم . اصلا دلم نمی خواست در اون لحظات مزاحم داشته باشم . راستش روم نمی شد که برو بچه ها و اون دو تا دختر دیگه ببینن که در حال سکسم . این حس قشنگ این هوس داشت تبدیل به یک فریاد می شد . دلم می خواست طوری جیغ بکشم که مرغای دریایی هم صدای منو بشنون و اونایی هم که خوابن بیدار شن . داد بزنم . همه بدونن که شراره داره کیف می کنه . پسر تا می تونست  با زبونش به من حال می داد . زبونشو دور کسم می گردوند و از نوک یک دفعه اونو فرو می کرد توی کس . -دستمو گذاشته بودم رو موهای سرش و اونو آروم می کشیدم . لذت می بردم . اونم فهمیده بود که من خیلی خوشم میاد واسه همین میک زدنشو با فشار بیشتری انجام می داد طوری هم به کسم فشار می آورد که من بتونم اوج بگیرم .. -پسر ..باید منو سر حالم کنی . گردنتو می شکنم اگه حالمو جا نیاری جوجه تیغی . دو نه دونه تیغتو می کنم و میندازم توی آتیش . همین جور با بی خیالی تهدیدش می کردم .  نفسمو بریده  بود ولی می دونست که گیر حریف افتاده و آش و لاش شده و در ب و داغون اونو از اینجا می فرستم . شراره حال نمی کنه حالا که حال می کنه باید درست و حسابی باشه . -ببینم حواست باشه من اون دخترا رو این نزدیکی نبینم وگرنه از کون خبری نیست .. اووووووخخخخخخخ تیز تر .. با حال تر .. زود باش داری چیکار می کنی .. یال اسب بچه پر رو رو محکم با دستام کشیده و از پهلو هم دستم می خورد به شاخ شاخ موهاش ..  موهای سر این پسره جون می داد برای کس مالی شدن . -پسر اینا رو بمال به کسم اگه بدونی آب و خیسی کس چقدر برای رشد موی سر پسرا مفیده .. کسمو می مالیدم به موهای سرش .. جااااااااان خیلی حال می کردم .  در بعضی حالتا یه سوزش خاصی هم بهم دست می داد ولی لذت بخش بود . -اگه دیدی خوابیدم به کارت ادامه بده . من دارم لذت می برم .. جوووووون چقدر همه جا قشنگ و آرومه . همه چی دوست داشتنیه . اون نمی دونست چی بگه . هنوز در شوک اون ضرب شستی بود که نشونش داده بودم . چند بار رفتم تا به اوج برسم ولی یه جای کار این موهای سرش که به من حال می داد یک دفعه می سوزوند و انگار خراشم می داد . -دوباره شروع کن به میک زدن .. همین کارو هم کرد . این بار دیگه سعی کردم چیزی نگم . اون یک ریز داشت کسمو می لیسید ولم نمی کرد .دستاشو رو سینه هام گذاشته بود . خیلی دلم می خواست اونا رو هم خیلی آروم میک می زد . حالا می طلبید که یه مرد دیگه ای کمکی باشه اونجا و نوک سینه هامو میک بزنه تا نفر دیگه بتونه کارشو به درستی انجام بده و فشار ار دو طرف زود تر به ار گاسم من کمک کنه . حس کردم که دارم وارد یه دنیایی میشم که تا حالا از کنارش رد می شدم . دنیایی از لذت و شور و هیجان . دنیایی که نمی خوام وقتی که درش قرار دارم به هیچی دیگه فکر کنم . چشامو به کاسه چشام می فشردم . لبامو گاز می گرفتم . هر چه می خواستم به این بچه پر رو نشون ندم که هوس دارم ولی نمی شد . من همچنان داغ بودم و دلم می خواست  . بدنم به لرزه افتاده بود . . بی اراده کسمو با سرعت به سر و صورتش می کوفتم و یه لحظه دیدم دیگه نمی تونم حرکتی بکنم . به یه جا خیره شده بودم . انگاری دیگه هیچ کیف و لذت و آرامشی رو بیشتر از اون لحظه نمی دیدم و حس نمی کردم . چند دقیقه گذشت تا پسر جرات حرف زدن پیدا کرد . -ببخشید  حالا می تونم کونتونو بکنم ؟/؟ -چقدر مودب شدی ؟/؟ .... ادامه دارد ... نویسنده .... ایرانی 

0 نظرات:

 

ابزار وبمستر