ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

صدایی از بهشت

نغمه ای از بهشت به گوش می رسد . هدیه ای از بهشت برای عاشقان .. هدیه ای درجان هایده ای . احساس می کنم که برای از اونوشتن ناتوانم . هرچه بود او بود . هرچه خواند او خواند . به دلهای عاشق روحی تازه دمید . با صدای او خود را در اوج آسمان عشق و احساس ,   احساس نمودیم . با صدای او به عشق سلام گفتیم با قهر قهرکردیم با صدای او خود را در گذشته ها و آینده ها دیدیم تا در امروز خود به اوج برسیم . صدایی روان تر از چشمه های زلال زندگی , زیباتر از آبشار هایی که بستر سبز چمن را می شوید . دلنشین تر از صدای مرغکان به وقت سحر,  محزون تر از غروب آفتاب , نشاط آور تر از طلوع آفتاب ... احساس می کنم دیگر فریادی چون فریاد هایده نخواهم شنید و سکوتی چون سکوت او ..هایده یک طوفان بود یک نسیم .. از کدامین کلامش بگویم . از کدامین خواندنی های پر احساسش . کاش قلمم اثرکی از صدای ملکوتی اورا می داشت . زیبا ترین  و بهترین اشعار برای زیباترین و بهترین صدا . .. شانه هایت را برای گریه کردن دوست دارم .. بی تو بودن را برای با تو بودن دوست دارم ..... خوردم قسم تا بعد از این با چشم باز عاشق شوم حالا که آمد دیگری من می روم من می روم خداحافظ خدا حافظ ... هایده جان ! تولدت مبارک . امروز71ساله شدی . نمی دانم از کدامین ترانه ات بگویم . هرکدامش دنیایی از عشق و احساس و خاطره برای   آنهاییست که با تمام وجود دوستت داشته اند . اصلا چه می گویم مگر می شود کسی صدای بهشتی تو را شنیده باشد و دوستت نداشته باشد . با صدایت با ترانه هایت آرامش داده ای امید داده ای دلداری داده ای . و حتی لذت وفا را به بی وفایان چشانیده ای . با تو گریسته ایم با تو خندیده ایم با تو عشق را فریاد زده ایم . .. با ترانه بهار تو از بهار به بهار رسیده ام . از بهار رنج و دوری و غم به زیبا ترین بهار زندگیم . .. بهار بهار باز اومده دوباره باز همه دلها چه بیقراره اما برای من دور زخونه بهارا هم مثل خزون میمونه .. با ترانه زیبای بهارت اشک می ریختم . برای خود که  دور از عشق و خانه ام بودم انگار برای من می خواندی .. وانگار ترانه ای دیگر را برای دیگری .. وانگار همه ترانه ها را برای همه می خواندی . همچون فال حافظ هرکس سرنوشت خود را در ترانه ها ی تو می جست و با صدای زیبای تو آرام می گرفت ویک سال بعد در سالگرد اشک بهاری خود به تو و خدای تو می اندیشیدم به این که از غم بی نهایت به شادی بی نهایت رسیده ام . اما تو و ترانه زیبایت را از یاد نبردم . نمی دانم تو و صدای تو و اشعارتو را چگونه وصفش کنم که جسارتی به شکوه احساس و قدرت کلامت نکرده باشم . صدای تو هزاران صدا بود اما یک صدا بود صدا صدای هایده بود . صدایی فراتر از همه صداها . صدای دریا , صدای چشمه های آرام , صدای رود خفته , صدای مرغکان عاشق .. فریادی در سکوت , صدای آفتاب , صدای مهتاب , سکوتی در فریاد ,  صدای کوهستان , صدای کویر غم , به هر گونه که می خواستی می خواندی . ساده تر بگویم از کودک گرفته تا پیر همه صدایت را و تو را دوست می داشتند . چون به زبان همه می خواندی . برای همه می خواندی . همه تصویری از خود را در آیینه اشعار و صدایی بالاتر از صدای تو می دیدند . به هر خواننده ای لقب خاصی داده اند اما همه اینها را تو به تنهایی داری . تو بانوی صدایی ملکه صخنه هایی شاه ماهی هنر ایرانی .  اما واژه  ای دیگر یافته ام تا تو را باآ ن بخوانم .. تو شاه کلید دلهای بسته و افسرده ای . تو یک افسونگری . تومحشری . حتی حالا که در کنار ما نیستی اما هنوز هم بهترینی . . صفات بهترین , محبوب ترین , زیبا ترین و خوش صدا ترین ,.. و هر ترین دیگری را تنها تو داشته ای .. و آنهایی که راهت را ادامه داده اند باید که با الماس هایده محک بخورند تا عیارشان مشخص گردد . تو برای ما زنده ای . چون همیشه تا آنجا که جانی در بدن داریم در قلب و روح و احساس مایی . هایده هر گز نخواهد مرد . این را صدای زیبای تو می گوید . صدایی که می کوبد صدایی که آرام می کند . می خنداند می گریاند اما همه اینها به یک کنار صدا, صدای عشق است . صدا صدای محبت و پیوندی برای دلهای عاشق . شاید که جسم خاکی تو  در کنارمان نباشد اما همچنان با صدای زیبای تو اوج می گیریم پرواز می کنیم عاشق می شویم به وفا سلام می گوییم به زندگی لبخند می زنیم . با غم می سازیم وفریاد می زنیم هایده هرگز نخواهد مرد او تا ابد تا آنجا که زندگی زنده است زنده خواهد بود ... پایان ... نویسنده ... ایرانی 

2 نظرات:

نويد گفت...

سلام ايراني

خيلي زيبا و قشنگ نوشتي .
خدا بيامرزتش ؛ هيچوقت ديگه همچين صدا و خواننده هايي نميان .

ایرانی گفت...

ممنونم نوید جان .. صداش یه ویژگی خاصی داشت . برای همه نسلها و فصلها بود . یه طرفدار پاپ یه طرفدار موسیقی کلاسیک و سنتی ..طرفدار اشعار عاشقانه و هر قشر دیگه ای می تونست از اشعارش لذت ببره . همه حس می کردند که هایده برای اونا می خونه .. الان که نگاه می کنم می بینم اینا یی که الان هستند یه بند انگشت اونم نمیشن .درست مثل این که فوتبال لئونل مسی رو ببینی بخوای فوتبال بقیه رو هم نگاه کنی .. صدایی شفاف و روشن مثل چشمه زلال ..با تمام وجودش می خوند . با تمام احساسش . حتی در این ویژگی هم سر آمد بقیه خوانندگان بود هرچند شکیلا هم مثل فرشته ها می خونه و فرشته گونه ولی مثل هایده هرگز نمیاد ....... آن مردی که از بهشت می گفت برایمان دوزخ به ارمغان آورد و در بهار 68 میراث فسرده زمستان را برایمان به جا گذاشت اما هایده در زمستان 68 بهارانه تنهایمان گذاشت تا همچنان به او بیندیشیم و نشان دهیم آن که به راستی با مردم است مردم همچنان دوستش می دارند نه آن بی احساس دوزخی ویرانگر که از بودن با مردمش هیچ احساسی نداشته است . هایده جان می دانم که زنده ای اما باز هم می گویم روحت شاد .یادت گرامی باد ....ایرانی

 

ابزار وبمستر