ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

مرا ببخش خواهرم 11

کیرمو با آب شستم و دور و بر کس عشقمو تمیز کردم . سریعا چند بار کیرمو فرو می کردم توی کس فرشته و هر بار هر دو تا مونو تمیز میکردم . این کارو در وضعیتی انجام می دادم که اون متوجه جریان نبوده و به حالت دراز کش قرار داشت .  حالا دیگه برام موردی نداشت که از جاش بلند شه ولی دستشو به دو طرف درازکرده بود . مثل پاهاش . از خود اراده ای نداشت . به سقف نگاه می کرد . شاید داشت به این فکر می کرد که  من با چه حرارتی دارم کیرمو توی کسش فرو می کنم . نگاش کردم و خواستم یه حرفی هم زده باشم . هر چند می ترسیدم . -فرشته خوشت میاد ؟/؟ بازم بکنم ؟/؟ .. حرفی نزد . چیزی نگفت . فقط چشاشو باز کرده سکوت کرده بود .گاهی این حسودر من به وجود می آورد که هوشیاره وحوصله حرف زدنو نداره . کیرمو کشیدم بیرون و منتظر شدم ببینم چیکار می کنه . فرصت نداد که منتظر باشم . درجا خودشو کشید جلو .. -دختره دیوونه . پس تو هم خوشت میاد .. روش خم شده و تا می تونستم ضربات کاری کیری رو به ته کسش می زدم . کس تنگ و چسبون و داغ فرشته نازم منو حالی به حالی کرده بود . این بار نگاهمو به چهره زیبای عشقم دوخته بودم . طوری با عشق بهم نگاه می کرد و لبخند می زد که آرزو می کردم ای کاش تا آخرین لحظه زندگیم در کنار اون می موندم و دیگه از زن دیگه ای صحبتی به میون نمی آوردم و راحت تر بگم کسی رو شریک زندگی خودم نمی گرفتم . اون می شد به عنوان همسرم . امید من . همراه من تا آخرین نفس . صورت پر و تپل اون لبای غنچه ایش که اگرم روژنمی زد عین گیلاس یا قوتی بود دیگه نذاشت که صبر کنم . وسوسه پشت وسوسه .. و اوج لذتم وقتی بود که بازم به یادم آوردم که خواهرم بار دارنمیشه و من راحت می تونم با هاش حال کنم . می خواستم کیرمو تا انتها بفرستم توی کس فرشته . می دونستم واسه بار اول اگه بخوام این کارو بکنم دردش می گیره . بذار کمی اون داخل داغ شه بعدا . همون وسط نگهش داشتم و دستمو گذاشتم رو کسش . گذاشتم به همین صورت داغ و داغ تر شه . مثل رودی روان منی منم روونه کس فرشته شد . وقتی چشامو می بستم و بازشون می کردم تا لذت خالی کردن آب کیرمو بیشتر بچشم واسه چند لحظه فرشته چشاشو باز کرد .. -داداش خوابت میاد ؟/؟سرت رو بذار رو دلم بخواب . همین کارو هم انجام دادم تا ببینم چیکار می کنه . اون دستشو گذاشته بود رو سرم  و سط بدنشو حرکت می داد تا کسش با کیر من که اون داخل مونده بود در تماس باشه .سرم لای جفت سینه هاش قرار داشت . ولی با اون حالتی که من داشتم کیرم از تو کسش زد بیرون .. ناراحتی رو در چهره اش می خوندم . خودشو این طرف و اون طرف تکون می داد . کف دستمو گذاشتم روی کسش تا اونو آرومش کنم . از اونی که فکر می کردم آروم تر شده بود . می خواستم کسشو میک بزنم از این که منی خودم اون داخل مونده باشه چندشم می شد . -پاشو دختر .. پاشو یه آبی به تنت بزنم . از جاش تکون نمی خورد . دوست داشت به همین صورت بمونه . خوشش میومد . اون که نمی تونست و شایدم نمی خواست بگه که بازم از این کارا بکنم . دستشو محکم به کفه فشار می داد نمی خواست پاشه .. دوش تلفنی رو گرفته و آب پاشی روی کسشو  شروع کردم .. طوری خوشش میومد که لباشو گرد می کرد  و چشاشو خمار .. کمرشو گرفته و اونو که دست و پا می زد و نمی خواست تغییر وضعیت بده از زمین بلند کردم .  اصلا صبر و قرار نداشت . فکر کرد می خوام کیرمو ازش دریغ کنم . اونو در یک استیل تقریبا سگی و قمبلی قرار داده و با این که خیلی دلم می خواست فرو می کردم توی کونش ولی چون می دونستم که درد شدیدی رو باید تحمل کنه و ممکنه از سکس بدش بیاد گذاشتم که سر فرصت این کار رو انجام بدم . دستمو گذاشتم زیر شکم فرشته تا کمرشو در کنترل خودم داشته باشم . اون کون قشنگ و گردش دل منو برده بود . کسش آماده آماده بود . از همون پشت کردمش . فرو کردم توی کسش . حس کردم که نرم تر از دفعه پیش تو نستم کیرم فرو کنم اون داخل .. فرشته آروم شده بود .. ولی داغ و پر تلاش .. کونشو دور کیر من می گردوند و منم اونو تند تند می گاییدم تا زود تر بتونم ارضاش کنم . خوشم میومد از این که بالاخره موفق شدم که آتیش هوسو در خواهرم شعله ور تر کنم . دیگه از خون اثری نبود . یه قسمت کار ناله هایی می کرد و فریاد هایی می کشید که کاملا منو به یاد آدمای غیر عادی مینداخت . ولی فرقی هم نمی کرد آخه اونا هم هوس داشتند . ..... ادامه دارد ... نویسنده ... ایرانی 

0 نظرات:

 

ابزار وبمستر