ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

شیدای شی میل 43

بر نامه های درسی مونو طوری تنظیم کردیم که  بی دغدغه خاطر بتونیم به تفریحمون برسیم . یه شب استراحت کردیم و شب بعدش من و لاله رفتیم به خونه فروغ . عجب فضایی شده بود . فری و هوتن بیشتر از فروغ زیر ابروشونو گرفته بودند . درو که باز کردیم و اون سه تا رو دیدیم من یکی که ار تعجب داشتم شاخ در می آوردم . ظاهرا اونا  یک مینی سکس پارتی گرفته بودند . لاله هم  یه اشاره ای به من زد که زود تر لخت شم . -یه نگاهی به لاله کرده و گفتم ببینم فری اینجاست .. پیش هوتن سختت نیست ؟/؟  -واسه چی سختم باشه . مگه اونا سه تایی پیش ما لخت شدن سختشون بود که ما راحت نباشیم ؟/؟ تازه اونم که خیالش نیست . خیلی جالب بود . وقتی که دیدم لاله سوتینشو در آورده منم همین کارو کردم . رفتم طرف فروغ و گفتم عزیزم این چیه وسط کمرت بستی . حیف نیست اون سینه های قشنگتو قایم کردی . خودم بازش کردم . -حالا شدی یه دختر خوب فروغ جون . اگه بدونی این جوری چقدر خوشگل تر میشی عروس خانوم . -عروس خانوم شما دو تا دخترای گل هستین که اگه نبودین معلوم نبود چه جوری زندگی ما شور و حال پیدا می کرد . خلا صه کاری کردم که جمع ما جمع شه و حسابی گرم شیم . هرچی به این  هوتن و فری نگاه می کردم بیشتر خنده ام می گرفت .اونا مثل خانوما بند انداخته بودند . -ببینم فری من توی کیفم دو تا روژدارم .. قرمزشومی زنی یا قهوه ای رو .. -فکر کنم قهوه ای بیشتر به من میاد . .. کس خل تمام تشریف داشت . فکر کرد من جدی میگم . دیگه نمی دونست که دارم اونو دست میندازم . -پسر باشه بعدا .. بر نامه شامو که ردیف کردیم خواستیم که یه چشمه بیاییم  و این بار هر چی که فکرشو می کردم تعداد مردا یکی کم بود .  فری وهوتن داشتند با هم حرف می زدند که فلان دوستشونوهم اگه می گفتند بیاد بد نمی شد که لاله با خودش گفت ای بی غیرت نامرد . راست می گفت اون با تمام وجودش هوتن رو دوست دشت اون وقت این پسر خیلی راحت حاضر بود اونو در اختیار هر کسی قرار بده . -لاله شاید اشتباه می کنی و این جوری ها هم که میگی نباشه .. فری و هوتن یه نگاههای خاصی به هم داشتند .  جز موهای سر و ابروشون موی دیگه ای در بدنشون دیده نمی شد . شورتی که اون دو تا مرد پاشون کرده بودند کون نما تر و فانتزی تر از شورتهایی بود که خانوما پاشون بود . من و لاله زیاد التهاب نداشتیم ولی اون سه تا منتظر لحظه ها بودند . طوری که این اولین سکس زندگی اوناست  .من دوست نداشتم ناراحتی لاله عزیزموببینم. بوسیدمش .. -عزیزم من نمی دونم بر نامه ات برای امشب چیه . هر چی هست من همراهتم . -ببینم اگه پاش بیاد ..... -پاش بیاد و پا بده من هر کاری می کنم . من اینجا عشقی نمی بینم . گیریم که این زن مسلک بشه همسر من . به نطرت نباید خجالت کشید ؟/؟ -چرا عزیزم . از خودم خجالت می کشم که با این دو تا کس خلا داریم حال می کنیم . ولی باید درس خوبی به اونا داد . -چه درسی لاله جون تو که خودت می دونی وقتی این دو نفر با هم خوشند و با کون دادن دارن حال می کنند دیگه از من و تو کاری بر نمیاد . فروغ فضای پذیرایی رو به خوبی آماده کرده بود . دو تا تخت دو نفره رو کنار هم گذاشته بود . فری : مامان مگه قراره فیلمبر داری کنیم . -اگه می شد فیلمبرداری هم کرد که خیلی جالب می شد . من یکی که حاضرم صحنه کس دادن من به تمام جهان بره و خبرش به همه جا مخابره بشه . -اتفاقا مامان من هم حاضرم وقتی دارم کون میدم ازم فیلم گرفته شه بره به تمام دنیا .. -پسر آبرومو بردی . - مامان جونم نیست که تو از کون دادن خوشت نمیاد ؟/؟ اون دو تا داشتند با هم شوخی می کردند و من کمی موضوع رو جدی گرفته بودم . هوتن رفته بود سراغ فروغ ..  همون تکرار دفعه قبل . من و لاله هم رفتیم سراغ فری . هر چند در فاز اول لاله می خواست تا حدودی رعایت کنه ولی بعدشو نمی دونستم می خواد چیکار کنه .سوال بزرگ من این بود که آیا به جایی می رسیم که اون خیلی راحت خودشو در اختیار فری بذاره یا نه . می دونستم که می تونه . اگه بخواد .. -می بینی شیدا . چه راحت پیش من داره با فروغ حال می کنه ؟/؟ حتما فکر کرده درجه حساسیت من فقط نسبت به اینه که اون گی نباشه و کون نده .تازه اونو هم مخفیانه دور از چشای من میره کون میده . ظاهرا حس ششم هوتن با خبر شده بود که ما داریم پشت سر اون حرف می زنیم .... ادامه دارد .. نویسنده ... ایرانی 

0 نظرات:

 

ابزار وبمستر