ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

ماجراهای مامان زبل 85

کون ما رو تا می تونستند گاییدند و هر جوری که دوست داشتن با هامون حال کردن . -شما دو تا مردا انگاری هر چی بیشتر از این کیرتون کار می کشین کاری تر میشین . دیگه خوب تونستین ما رو سر حال کنین و خودتونم ردیف شین . امان از دست شما ..  ولمون نمی کردن این ایمان هم تازه مزه سکس دو به یک اومده بود زیر زبونش . خیلی با حال و جانانه کار می کرد .  نه به اون خجالتی بودن ایمان و نه به این که رضایت نمی داد از ما دست بکشه . در هر حال هر کاری باید یه جایی تموم شه و کار ما هم تموم شد . شریف خسته بود و گرفت خوابید .. ماه منیر هم همونجا موند . من رفتم یه دوش سر پایی گرفتم و با همون هیکل لخت رفتم طرف اتاق احترام که کنارش دراز بکشم . خیلی با هاش حال کرده بودم . ایمان زیادی هم گاهی وقتا کار دست آدم میده و  جلو کیف و حالشو می گیره . صحنه ای دیدم که مو بر تنم راست شد  . ایمان اونجا وایساده بود و کیرشو شق کرده بود و مثل مادر مرده ها داشت به مادر لختش که رو تخت افتاده بود نگاه کرد .معلوم نبود خودش شبیه مرده هاست یا ننه اش . ای ای ای .. کوفتت بشه پسر تازه داشتی من و ماه منیر رو می کردی .بس نبود ؟/؟ هی از کوس اون میذاشتی توی کون این و هی می گفتی بیا ضربدری و دو به یک و معلوم نبود چند بار خیس کردی .. -ایمان چته ؟/؟ رنگ و روت پریده . من نبینم تو این جور ناراحت و در هم باشی  . کیرش دوباره سفت و شق و سر به هوا شده بود . -پسر تو نمردی ؟ اینی که اینجا لالا کرده ننه اته . هر چند که به تو محرمه و می تونی لختشو دست  بزنی و ایرادی نداره از این نظر گناه شرعی مرتکب نمی شی . انگاری الان هوس کردی که با دیدن هیکل ننه ات حال بیای . بد تن و بدنی نداره . ببینم پسر زنده ای ؟/؟ خشکت نزده باشه . این همه مدت مادرت پیشته حالا باید بیایی خونه ما تازه بفهمی که چه تیکه ای در کنارت بوده ؟/؟ معلوم نبود این تخم جن تخس چطوری یک شبه از این رو به اون رو شده بود . خلاصه به ایمان گفتم پسر از تن و بدن مادرت لذت ببر حال کن . کیف کن .. -چیزی بهش نگی ناراحت میشه . -مگه این کاری که تو داری می کنی بده که ناراحت بشه ولی به حرمت نمک اون آب کیری که خوردم باشه .. فقط بیا جلوتر پسر .. انگاری گیر پاچ کردی . کیر ایمانو که قفل کرده بود گرفتنم توی دستم و چه حالی هم می داد . اگه وقت دیگه ای بود میذاشتم توی دهنم و اونو ساک می زدم ولی حالا باید این مجنون رو در می یافتم که ننه احترامشو دید حالی به حالی و از این رو به اون رو شد . می دونستم آدمی نیست که بخواد کس مادرشو بگاد . حداقل در کنار ما همچین کاری نمی کنه . شاید رفتن خونه از این غلطا خودشون بکنن . اونو دیگه ربطی به من نداره ولی اشرف هوسباز اصلا خوشش نمیاد با محارم خودش سکس بکنه وگرنه من خودم چهار تا پسر دارم یکی از یکی کیر کلفت تر . ایمان چشاش داشت در میومد .. خیلی حال می کرد وقتی کیرشو می مالوندم .  از سر بیضه و اول آلت کیرشو به طرف جلو حرکت می دادم تا به انتها .. کیرش یه سفتی خاصی پیدا کرده بود . در همین لحظه ماه منیر هم وارد شد .. -به ! به ! به ! به ! هر دم از این باغ بری می رسد . تازه تر از تازه تری می رسد . پسر با ایمان داره به دیدن مادرش حال می کنه ..  دست از سر کیر ایمان بر داشتم و اونو به همون صورت نگه داشتم . موقتا دست از جق زدن برای پسره دست کشیدم . من و ایمان محو کارای ماه منیر شده بودیم . طوری رفتار می کرد که مثلا داره جنسی می خره . یه چیزی مثل طالبی .. چون به سینه هاش و هیکل احترام  دست می زد و همش می گفت عجب توپه .. بیسته . کار درسته .. سوپر متالیکه .. -ماه منیر مگه این نقاشی شده و رنگ و وارنگه که بهش میگی سوپر متالیک ؟/؟ به تمام نقاط بدن احترام دست می زد . -ببینم نکنه می خوای اونو واسه دخترت خواستگاری کنی . -بد چیزی هم نیستا . ولی اون جوری که معلومه یه خواستگار اینجا وایساده  . -اشرف به کارت ادامه بده که این آقا با ایمانی که من اینجا دیدم اگه تا چند لحظه دیگه آبشو خالی نکنه پس میره -چه خبره ماه منیر . تو که خودت شاهد بودی تا می تونست توی کس و کون ما خالی کرد و .. این دیگه ممکنه اونو به کشتن بده . ضعف بدنی میاره . مگه یک آدم چند بار می تونه در روز ار ضا شه .. این خیلی استثناییه . -ایمان جان هر جور راحت تری . تو که نمی تونی و نباید کیرت رو توی کس مادرت فرو کنی این از نظر شرعی گناه داره .. ولی می تونی آبت رو خالی کنی .. کیر رو طرف سینه احترام نگه داشتم و داشتم به این فکر می کردم که درجه کس خلی مادره بیشتره یا پسره ..... ادامه دارد .... نویسنده .... ایرانی 

2 نظرات:

دلفین گفت...

عالی عالی بود داداشم مرسی بقیه داستانها هم خوندم عالی بودن

ایرانی گفت...

ممنونم داداش دلفین گل و مهربانم .. دستت دردنکنه . خسته نباشی ...ایرانی

 

ابزار وبمستر