ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

پسران طلایی 51

-سینا پسر چت شده وا رفتی ؟/؟ مگه جن دیدی ؟/؟ .. سارا به جای آسانسور تر جیح داده بود از راه پله ها بره بالا . در طبقه اول  دو واحد بود که ظاهرا هر دو شون تجاری بودند که  یکی از اون واحد ها رو شیرین به عملیات سکس گروه اختصاص داده بود که زیر بناش هم زیاد بوده و اتاق هم زیاد داشت . یک واحد دیگه هم یه شرکت کامپیوتری در رابطه با ار تباطات اینترنتی و اشتراک کار بران بود .. -ببینم تو از کجا می دونی که اون با ساختمون روبرویی کار نداره .  یه بار که حوصله سوار شدن آسانسور رو نداشتم و خواستم یک ورزشی بکنم توی راه پله هم سفرش بودم . پشت دست چپش یه لک قهوه ای کوچیک هست و با چند سانت فاصله یک خال سیاه هم مشخصه . وقتی دو تایی مون رسیدم به طبقه ای که باید می رفتیم به واحد مربوطه اون یک استرس خاصی داشت . من بی خیال رفتم طرف واحد خودمون ولی اون رفت اون سمت . بعد این که اون زنی که من  باهاش حال می کنم و تا حالا بهم کس نداده و ناز می کنه و بالاخره جرش میدم پشت دستش همین حالتا رو داره ببینم پسر خیلی آشناست ؟/؟ می ترسی شناسایی شی ؟/؟ -نه ..نههههه ..-اون کیه ..-نمی دونم  خوب چهره شو ندیدم . به نظرم اومد یکی از همسایه ها باشه . -این که ترس نداره . به محض این که وارد شد میره اتاق مخصوص .. چشم بند میذاره . اصلا چهره اش مشخص نیست .تو هم خودت رو نشون داده یا نقاب بذار .  اگه بدونی چه با حال ساک می زنه . کسش کمی گنده هست ولی خیلی جون دار و آب دار و تازه هست . هر چی آدم می خوره سیر نمیشه . چند بار رفتم کیرمو بفرستم طرف کسش ولی پاهاشو جمع کرد و همش می گفت من اون کاره نیستم و من نمی خوام . یک بار هم نزدیک بود اشکش در آد . عجب کس خلایی پیدا میشن . مگه مرض داری وقتی که نمی خوای کس بدی میای این جا ؟/؟ از این کارش خیلی اعصابم ریخت به هم . اصلا دوست نداشتم که این جور شه . خیلی تشنه ام می کنه . چه کونی داره اگه بدونی چه کونی داره سینا .. عین یه هندونه درشت رسیده . اون چاک وسطشو انگاری شکاف داده باشن و از اون هندونه های تازه رسیده افتاده به گیر آدم . حیف که هنوز نکردمش . ولی هر روز بیشتر از روز پیش حشری میشه .  -چند بار تا حالا باهاش بودی -سه دفعه . ببینم اگه دوست داری امروز بدمش به دم تو .. سینا بدنش لرزید . تصور این که بخواد با مادرش باشه مو بر تنش راست کرد . ولی این تصور که یکی دیگه بخواد از وجود مادرش استفاده کنه اونو می لرزوند . اگه مادرش اونو بشناسه چی ؟/؟ اگه بفهمه اینی که داره باهاش حال می کنه همون پسر اونه که اونم مثل بقیه پسرای بی کار و کاسبی درست خودشو علاف این جور کارا کرده چی ؟/؟ بفهمه که آژانسی در کار نبوده و همه اینها یک فیلم بوده چی .. پس بی خود نبود که مادرش تا اون حد اضطراب داشت و نگران بود . اون شیرین رو از کجا می شناخته . چه کسی بهش گفته که همچین پسرایی وجود دارن . اگه این طور باشه تا چند وقت دیگه که باید همه شون لو برن . این نمیشه .. نه ..خیلی خطرناک شده . باید بیشتر از اینا مراقب بود و به این آسونی ها هم کوتاه نیومد . خوبی کار شیرین در این بود که پی در پی ساختمون عوض می کرد . می خرید و می فروخت و اجاره می کرد و ..آخر تا کی ؟/؟ ولی یکی دو تا نگهبان هم همیشه مراقب کار ها بودند . -چی میگی پسر ؟/؟ اگه دوست داری من یه بهونه ای بیارم و جامو بدم به تو . پولشم مال خودت . -مطمئنی که شناسایی نمیشم ؟/؟ -ببینم تو رو از کجا می خواد بشناسه ؟/؟ مگه تو اونو قبلا گاییدی ؟/؟  که اندازه کیرت رو بدونه . بر فرض اندازه کیرت رو هم بدونه . مگه شبیه کیر تو در این دنیا کیر وجود نداره ؟/؟ کافیه فقط چشم آدم پوشیده باشه .. بقیه بدن موردی نداره . مگر این که تو قبلا اونو گاییده باشی و یه مشخصه ای در بدنت باشه که تو رو بشناسه . سینا کمی به فکر رفت و دید که چیز خاصی در بدنش نیست و مادرش هم که این سالها اونو بر هنه ندیده . .. عذاب می کشید . باورش نمی شد . احساس بدی داشت . سارا جون !مامان سارای مهربون و شکیبا ! آحه واسه چی ؟/؟ می دونم همه اینا به خاطر این بوده که می خواستی خودت رو از دست بابا خلاص کنی . از دست عذابی که واسه تو درست کرده . می دونم تقصیری نداری . ولی کاش خیلی خود نگه دار تر از اینا می بودی . آخه من دیگه چه جوری سرمو بالا بگیرم . .. -فرزاد ممکنه اون بخواد کس خودشو در اختیار تو بذاره ؟/؟ -هر لحظه امکانش هست . گاهی وقتا طوری حشری میشه که من تا حالا هیچ زنی رو مثل اون ندیدم . ولی لاپاشو بیشتر باز می کنه تا دهنم بیشتر روی کسش قرار بگیره و با میک زدن بیشتر حال کنه . ..... ادامه دارد .. . نویسنده .... ایرانی 

0 نظرات:

 

ابزار وبمستر