ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

خانوما ساکت 83

-نههههههه هوتن خواهش می کنم .. -دیوونه پس واسه چی اومدی اینجا کنارم .. -که با هم حرف بزنیم . که بهم بگی دوستم داری . منو برای خودم می خوای -تو رو واسه خودم نخوام ؟/؟ -اون که آره . باید که بخوای ولی منو واسه خودمم  یعنی اون جوری که هستم باید دوست داشته باشی . -دارم دارم دارم .. تو خانوم مدیر بد اخلاق بد جنس چوب به دست رو دوست دارم . اونو همونجا خوابوندمش . سینه هاشو دونه به دونه وبه سرعت با یه جابه جایی میکش می زدم . نفسهای تند سیما  و چشای بسته اش نشون می داد که خیلی خوشش میاد و لذت می بره . ول کنم نبود . دست از سرم بر نمی داشت . -دوستت دارم ..-سیما عاشقتم .. زیپ دامنشو هم کشیدم پایین و بعدش خود دامنشو .. شورتش به رنگ سفید بود . به سپیدی یاس . ولی پوست سفید و لطیفش رو هیشکدوم از اون  خانوم معلما نداشت . -سیما تو از همه شون قشنگ تر و خوش بدن تر و سفید تری .. -ازکدوما .. -از اونایی که توی ماهواره نشون میدن .-پررو باز داری از اون زنا حرف می زنی ؟/؟ چند بار باید بهت بگم که دوست ندارم این قدر پررو شی . اون تازه داشت به زنای ماهواره ای گیر می داد اگه می دونست که من همکاراشو گاییدم و منظورم همونا بود اون وقت چیکار می کرد و چه به روز گارم می آورد خدا می دونست . دستمو گذاشتم رو شورتش ولی اونو پس زد . -نه خواهش می کنم . الان من حالم خوب نیست . الان نه .. -ببینم مگه پریودی ؟/؟ -نه -بیماری داری ؟/؟ نه .. آره .. نه .. اصلا ولم کن .. نمی خوام ..نمی خوام عشقمون با این چیزا خراب شه .. -ما که این حرفای قدیمی رو قبلا زده بودیم و کهنه اش کردیم . چرا دوباره از این حرفا می زنی چرا رابطه قشنگمونو خرابش می کنی . الان که همه زنای مطلقه آرزوشونه که .....-که چی خودشونو در اختیار هر کی که از راه رسید قرار بدن .. خوب بهانه و سوژه ای به دستم داده بود . طوری که مثلا خودمو زدم به قهر و ناز کردنو شروع کردم . -سیما حالا من شدم هر کی که از راه می رسه ؟/؟ این عقیده رو در مورد من داری ؟/؟ در مورد کسی که ادعا می کنی دوستش داری ؟/؟ در مورد کسی که میگی زندگی تو رو از این رو به اون رو کرده ؟/؟ باشه خوب شناختمت .. راستش   حس کردم اون به این فکر می کنه که اگه کسشو در اختیار من بذاره نسبت به اون بی تفاوت شم و حدس درستی هم زده بود . با این که علاقه خاصی رو نسبت به اون در خودم حس می کردم ولی در حد و اندازه ای نبود که بتونم باهاش همراهی کرده بهش بگم عاشقتم و خودمو اسیر قانون مسخره ای به نام ازدواج بکنم . اصلا من در این خطها نبودم . می خواستم به حالت قهر برم که دستشو گذاشت دور گردنم و لباشو رو لبام قرار داد -قهر نکن . تو که می دونی سیما چقدر عاشقته . من امروز یه مشکلی دارم که نمی تونم . یه دور خودشو بر گردوند . -کون قشنگشو توی دیدم قرار داد .. نمی دونم چرا کسشو ازم پنهون می کرد . -هوتن وقتی بهت گفتم یک مورد خاصیه که امروز نمی تونم بهت دروغ نگفتم . -یعنی فردا می تونی ؟/؟ - نمی دونم . باید مشکلم حل شه .. -واسه همین بوده که همسرت ازت جدا شده ؟/؟ -بس کن .. بس کن هوتن . چقدر عذابم میدی . چرا اذیتم می کنی . چرا به حرفام توجه نمی کنی . چند بار باید بگم اون معتاد بود . به من توجه نداشت . خودشو با شکم روی کاناپه انداخت و گفت اگه دوست داری می تونی از یه راه دیگه ای باهام حال کنی .. یعنی قبول کرده بود که بهم کون بده . بازم واسه خودش یه غنیمتی بود . فرق بین زنی که زنته با زنی که زنت نیست در اینه که در مورد اون زنی که زنت نیست از کون به کس می رسی و در خصوص زن خودت از کس به کون می رسی . اینو هم می شد به فال نیک گرفت و چاره ای نبود . -باید به من قول بدی که ... -باشه سیما . ادای خجالتی ها رو در نیار .ولی من مثل تونیستم . از تو یکی خجالت نمی کشم . چون دوستت دارم -تو دوستم نداری . تو دروغ میگی . عصبی ام کرد واسه همین برای این که لجشو هم در بیارم و نشون بدم که دو نفر که همو دوست دارن می تونن حرفای سکسی به هم بزنن گفتم باشه کیرمو فرو می کنم توی کونت و وارد کست نمی کنم . ببینم کوستو دستمالی که میشه کرد ؟/؟ .. سیما لباشو گاز می گرفت . -واسم ادا در نیار . لخت زیر کیر منی حالا داری نقش راهبه ها رو بازی می کنی ؟/؟ دستامو گذاشتم دو طرف شورتش و از پاش در آوردم . . لاپاشو باز کردم .. کسش از دو طرف باز شد . خیلی نقلی و کوچولو بود . می خواستم دستمو بکشم روش ولی در ابتدا می ترسیدم بازم سرم داد بکشه . کونشو که با دو تا کف دستمو به پهلو ها باز و بسته شون می کردم خیسی مغز کسشو می دیدم . اون حشری بود و پریود هم نبود . ولی تزش این بود دیگه . ... ادامه دارد ... نویسنده .... ایرانی 

0 نظرات:

 

ابزار وبمستر