چند ساعت بعد ازبرگشتن از تهران و اولین دیدارمون با هم چت کردیم و با سانسور قسمتی از این چت رو میارم که مربوط میشه به 13 دسامبر 2015و اون قسمت های پایانی که همراه با ناز نازنین بود مربوط میشه به 14 دسامبر و روز بعدش
نادر : دوستت دارم .. عشق منی
نازنین : جووونم, منم دوستت دارم عشقم
گوشه ی ناخنت رو گرفتی نادر؟
نادر : عزیز دلم من منتظرم این پسره بره دراز بکشه زنگ بزنم
نازنین : ای خداااا, حالا اصراری به حرف زدن نیست . همین جا هستیم دیگه. اذیت نکن خودتو
ای خدااا
نادر : من نمی دونم چرا حواس پرت شدم نمی دونم ناخنگیرو کجا گذاشتمش
نازنین : گردن من نندازیهاااا
نادر: من هر 3 روز درمیون حتما باید ناخن انگشت سوم سمت راست رو بگیرم برای تایپ
اتفاقا عشق نازنینه
من دسته کلید در بیارم بزنم به خونه دیگران و ناراحت باشم چرا نمی خوره یعنی چه ؟
نازنین : الکی نگو, تو ناخن گیرو پرت میکنی اینور اونور به من چه آخه
میکشمتاااا نادر
نادر : این پسره بعد از ظهر 4 ساعت بود دانشگاه فردا صبح هم می خواد بره نشسته جلو کامپیوتر و فیلم و شو و چت و ..بهش گفتم پسر برو استراحت کن صبح اول وقت کلاس داری ...
نازنین : نااادر ول کن بنده خدا رو
چیکارش داری آخه؟
نادر : البته من که خیالم نیست حرف زدن ..چون جوری کلمات رو نوازش می کنم که انگار دارم آب را می جوم
یه تیکه کوتاه ساختم ..عمومیه ولی زیر دلتنگی تو نمی ذارم البته ملاحظه تو رو می کنم ..
نازنین : میدونم عشقم که ملاحطه ی منو میکنی, ممنون.
نادر : در ره عشق تو از خاک شدن باکی نیست
تو بر این سوخته سینه نظر انداز و ببین
پاره پاره شده و جای دگر چاکی نیست
البته اگه یک نفر دیگه پست بذاره
من بعدش منتشر می کنم
نازنین : عجب حکایتیه ها
نادر : حکایت عشق من ؟ یا انتشار من ؟
نازنین : انتشار
عشق تو که دیگه از حکایت گذشته
نادر : تازه به نفعته
ملت میگن ببین .. ایرانی دنبال نازنینه .. اون دختره در بند نیست
نازنین : قربونت, نمیخواد . خدا خیرت بده
داریم تو آرامش زندگیمونو میکنیم
نادر : شوخی می کنم .. هر کی هر درددلی داره دلیل نیست که به کسی نظر خاصی داشته باشه
نازنین : عجبببببببب!
مخصوصا وقتی درد دل ایرانی میاد درست پشت پست نازنین
نادر: بی منظورم باشه با منظور برداشت میشه
نازنین : تو بگو پستت حای فحش باشه
قربونت, نمیخواد . خدا خیرت بده
داریم تو آرامش زندگیمونو میکنیم..........
نادر : اینو که راست گفتی ... شاید باورت نشه ولی هنوز طعم لذت بخشی لبای تو رو .... نشسته .. رو .... .. رو ..... .. رو اون.......
نازنین : عجببببببب
نادر : دوستت دارم
نازنین : نااااادر, باور کن وقتی یادم میاد ........................میشه
نادر : وقتی داری میگی انگار یک بار دیگه اون
نازنین : دلم هنوز اون ماساژهاتو میخواد نااادر
بازی کردن با گوشم , اوووخخخخخخخخخخ
لبات , چقدر ناز لب میگرفتی ازم نادر. خیلی با احساس و خاص
نادر : نازنین با ور کن وقتی دستم از شونه هات میومد پایین تر دوست داشتم ..............
نازنین : خودمم همینو میخواست نادر
وقتی شونه مو مالیدی و .......
همه چی بی نظیر بود نادر
مرسی بابته همه ی توجهت به من
نادر : تو با چند حرکتت رو دست تمام حرکات من بلند شدی .. اون بوسه آتشین .. اون.....زدن ..
نازنین : ایمیلتو دیدی دیگه, دیدی چیکار کردی با نازنینت؟
نادر : من کاری نکردم عشقم
اینا به یک طرف شجاعتت رو یا شهامت و اراده ات رو بگو
چه تصویر برداری عالی بود !
دوباره به دیدنش یه حالی شدم
نازنین : همیشه بهت گفتم من با احساسم تعارف ندارم, وقتی بخوام انجامش میدم حالا هر کاری.
نادر : اگه کاملا .....بودی ............
نازنین : نااااادر
نگو تو رو خدا, ... عشقت از درد داره دو تیکه میشه
نادر : جااااااااااااان .. عشششششقم عزیزم ..هوسم ..نفسم .. همه کسم .. دلم می خواد بازم بهش برسم
اووخییششششاااخخ نااادر
دوستت دارم
نادر : همه اینا رو می بینی با همه با ارزش بودنهاش .. یه نگاه پاک و عاشقانه تو .. یه تپش قلب پاک و عاشق تو به خاطر عشقمون ...یه توجه و انگیزه و محبت و حس مهربانانه تو .. از همه اینا بالاتره
نادر قدر دونه به دونه حرکات نازنینشو می دونه
نازنین : جوووونم عشقم, میدونم
نادر : نادر اون مظلومیت ..اون حس عاشقانه نازنینشو دوست داره ..نادر با عشق پیشونی نازنینشو می بوسه میگه تو رو به خاطر حس پاکت ستایش می کنم
نازنین : عزییییییزم, نازنین فقط خودش بود ,خوشحالم که عشقشو تونست بهت انتقال بده و بدونی که دوستت داره بی اندازه
نادر : خیلی عالی .. جانانه .. خالصلنه .. عاشقانه .. عشقت رو بهم انتقال دادی
خیلی قشنگ تمام حرکات منو به خاطر داری
یه سری نکاتی رو که شاید از یادم رفته باشه برات خیلی مهمه یادت مونده
همه نشون دهنده توجه توست
نازنین : ی کمو کاست نادر
همه چی, جز به جز نادر یادمه.
از همه لذت بخش تر که دلم میخواست تا صبح هم تکرارش کنم
لب گرفتنت بود نادر, ملایمو پر شور
نادر : واقعا شیرین و دلچسب و بی نظیر بود
نازنین : هر بار که سرمو آوردم نزدیک با تموم ملایمتو عشقت همراهیم کردی
نادر : اگه یه فضای دیگه ای بود بازم بیشتر اوج می گرفت
جفت لبات
نازنین : دلم میخوااااد ناااادر
نادر : زیر لبت .. ال رویی
زبون به زبون
نرم
نازنین : زبونتو که رو لبام میکشیدی , ااخخخ
نادر : سفت .همه مدل بوسیدن و میک زدن لبو امتحان کردیم
اووووووخخخخخخخ منم می خوام باز
تازه مزه شو گرفتم
همراه با عشق که باشه خیلی شیرینه
نازنین : الان که فکر میکنم میبینم چقدر خوش سلیقه و خوش ذایقه ام واقعا
واقعا رابطه داشتن با کسی که از خودت خیلی بزرگتر باشه بی اندازه لذت داره
ی رابطه یبیشتر عاشقانه و پر لذته
نادر : خودت که سراسر خوش طعم و شیرین و دلچسبی ..پرشور و داغ .. خواستنی ..
دو هفته دیگه یه روزی که بشه و هوا خوب باشه و تو هم اگه بخوای سعی می کنم بیام
من که دست خودم باشه دلم می خواد همیشه پیشت باشم
نازنین : اوهوووم, چی میشد تهران بودی نااادر
از راه و جاده میترسم تادر خیلی میترسم
استرس رسیدن هات عصبیم میکنه
باید فرصت درست حسابی باشه نادر
اینطوری خودم کلافه میشم
اینهنه راه و خستگی و خطر به خاطر ی پارکینگ
نادر : نه نترس ... جای نگرانی نیست .. رانند گان مطمئنی داره اونا کاسب کارن
ی پارکینگ ؟ ! همین ؟!
تو فقط بگو نازنین وای می ایستاد جلوی پله برقی
منو می دید و با یه یلام می رفت
نازنین : نادر در مقابل خطرات راه دیدن من ارزش نداره بخدا
نادر : من تمام خستگی ام با همون در رفته حاضر بودم با عشق بر گردم
خطر کجا بود .. رانندگی رو یکی دیگه می کنه
مگه تو خودت همدان نمیری .. از طرفی من امروز حسابی خسته ات کردم به اندازه یک بابل تهران اگه نگیم حداقل نصفشو تو تهران دور زدیم
نازنین : نه بابا نادر, چقدر مگه رفتیم ؟ هیچی
بی اندازه عاشقتم و دوستت دارم
نادر : خسته ات کردم ..نازنین برای خیلی آرامش بخشه دل نگران منی
ولی من اگه به خاطر شک کردن نبود هفته ای یک بار را هم راضی بودم
نازنین : هستم نادر, خیلییی . الان عصری اگه بدونی چه حالی داشتم
یعنی تو دلت نمی خواد دیگه با من باشی ؟ نادر : یه وقتی منو نکشیاااااااااا
نازنین : گفتم خدایا راه دو ساعته و نیمه چرا انقدر طول کشید
نادر اینبار میخوام........کنی و تو بغلت بگیریمو...........
نادر : هستم نادر, خیلییی . الان عصری اگه بدونی چه حالی داشتم.......عاشقتم .. دیوونتم ..
پس می خوای ؟
نازنین : چه حرفیه تو میزنی؟
نادر : امید وارم شرایط همین طور بشه
.......... می کنم
نازنین : از میخوام گذشته نادر
نادر : .........می گیرم توی دستم
نازنین می خوام زنگ بزنم
نازنین : نه نادر, وروجکت خونه است ی وقت کار دستت میده
نادر : مشکلی نداری که
بچه خوابیده
نازنین : من نه عشقم , نمی خوام دردسر بشه برات
نادر : ساعت 8 کلاس داره
نازنین : ساعت 9:30 خواب بود
نادر : ساعت 9:30 خواب بود..نس... رو میگی یا مس ؟ رو
نازنین : من فکر کردم مس رو میگی که گفتم 9:30 خواب بوده
نادر : نس حدود نیم ساعت پیش خوابید کامپیوتر هال و برق اتاقشو خاموش کرد
زنگ زدم گوشی رو نگرفتی
نازنین : تا از اتاق بیام بیرون بردارم قطع شد
ببخشید
نادر : خواهش می کنم عشقم
نادر : عشق من
به خاطر تمام لحظات خوب و شیرینی که بهم میدی ازت ممنونم
دوستت دارم .. در آغوشت می کشم با بوی تن گرم تو .. با نفسهای تو می خوابم . یا 5 تا
روز بعدش چند تا پیام من بهش نرسید کمی دلخور و پکر شدولی ناز و قهرکش شیرین بود
نازنین : اگه بهم رسیده بود دلم نمیگرفت ازت نادرخان
هیچی به من نرسیده نادر
نادر : من گناهی ندارم بانو انی......
به خدا دوستت دارم .. یه خیلی بهت پیام دادم
من موبایلم چون زیاد ذخیره نمی کنه پیام های چاق و زیاد عشقولانه رو موقتا آرشیو می کنم
نازنین : حالا شدم بانو انی....؟ اتفاقا خود خودت مقصری جناب ایرانیه بی خیال
نادر : نازنین ؟ عشقم .. هوسم .. نفسم .. جونم .. عزیز دلم ... همه کسم ... جون دلم ...
تو اگه با هام قهر کنی انگار دنیا با من قهره ولی
نازنین : بله؟
نادر : به خدا .. قسم به عشقمون
من نسبت به تو بی توجه نبودم بهانه نمیارم عزیز دل من
حتی بعد از تعطیلی بهت پیام دادم
دلم می خواست صدات رو بشنوم
که گفتی داری میری بیمارستان
البته من خیابون کلی معطل کردم و گفتم شاید کار داری
نازنین : نااااادر
نادر : چیزی نگفتم
جاااااااااااان جوووووووووون دلم ... عزیز من عشقم
نازنین : چرا پیامهات نمیرسه؟؟؟
نادر : خدا کنه همین چند تا پیامم بهت برسه ..من بهت دروغ نمیگم
نازنین : بخدا هیچی نرسید بهم نادر
نادر : من اکی یا اوکی می گیرم
امروز از صبح تا حالا هشت تا ده تا رو فرستادم
نازنین : نادر جان ولش کن عشقم
نادر : نمی دونم .. شاید رفته باشه زیر پیامهای دیگه
اونو بازش نکردی
منو تنبیه می کنی ..من تقصیر ندارم خانوم معلم
من خیلی دوستت دارم
نازنین : عیبی نداره عشقم, قسمت نبوده حتما برسه.
چون دوستت دارم ازت دلگیر میشم
نادر : امروز اصلا دریافتی داشتی ازم دیگه
نازنین : وگرنه برام مهم نبود
داشتم
ظهر که گفتی بغلم بزن بخوابم دیگه هیچی نگرفتم
نادر : از اون به بعد 4 تا 5 تا فرستادم تا حالا
نازنین : عیبی نداره عشقم, اگه رسیده بود که غر نمیزدم بهت
نادر : این پیام رو ذخیره دارم .. فکر کنم مال ظهر باشه ... تا دنیا دنیاست دوستت خواهم داشت . چه کسی جز تو می تواند پیام آور خوشبختی و آرامش برای من باشد ... ساعتش معلوم نیست
نازنین : تا 5 مین دیگه میام چت نادر
نادر : باشه عشقم
نازنین : ببخشید اومدم
نادر : خواهش می کنم عشقم ..
کار داری برس
نازنین : تموم شد عشقم
تو کار داری برو
شام باید آماده کنی
نادر : نه ... شامو بعدا گرم می کنم
نازنین : عزیییزم برو نفسم
ببخشید , نباید گله میکردم
نادر : نازنین دلم تو رو می خواد تا بی نهایت
نه .. نمیرم الان
نازنین : نمیدونم چرا یهو قاطی کردم
نادر : گله کردن تو نشون دهنده عشقته
ولی به جون تو .. به خدا من چند تا پیام دادم
ادامه دارد ...نویسنده : ایرانی
نادر : دوستت دارم .. عشق منی
نازنین : جووونم, منم دوستت دارم عشقم
گوشه ی ناخنت رو گرفتی نادر؟
نادر : عزیز دلم من منتظرم این پسره بره دراز بکشه زنگ بزنم
نازنین : ای خداااا, حالا اصراری به حرف زدن نیست . همین جا هستیم دیگه. اذیت نکن خودتو
ای خدااا
نادر : من نمی دونم چرا حواس پرت شدم نمی دونم ناخنگیرو کجا گذاشتمش
نازنین : گردن من نندازیهاااا
نادر: من هر 3 روز درمیون حتما باید ناخن انگشت سوم سمت راست رو بگیرم برای تایپ
اتفاقا عشق نازنینه
من دسته کلید در بیارم بزنم به خونه دیگران و ناراحت باشم چرا نمی خوره یعنی چه ؟
نازنین : الکی نگو, تو ناخن گیرو پرت میکنی اینور اونور به من چه آخه
میکشمتاااا نادر
نادر : این پسره بعد از ظهر 4 ساعت بود دانشگاه فردا صبح هم می خواد بره نشسته جلو کامپیوتر و فیلم و شو و چت و ..بهش گفتم پسر برو استراحت کن صبح اول وقت کلاس داری ...
نازنین : نااادر ول کن بنده خدا رو
چیکارش داری آخه؟
نادر : البته من که خیالم نیست حرف زدن ..چون جوری کلمات رو نوازش می کنم که انگار دارم آب را می جوم
یه تیکه کوتاه ساختم ..عمومیه ولی زیر دلتنگی تو نمی ذارم البته ملاحظه تو رو می کنم ..
نازنین : میدونم عشقم که ملاحطه ی منو میکنی, ممنون.
نادر : در ره عشق تو از خاک شدن باکی نیست
تو بر این سوخته سینه نظر انداز و ببین
پاره پاره شده و جای دگر چاکی نیست
البته اگه یک نفر دیگه پست بذاره
من بعدش منتشر می کنم
نازنین : عجب حکایتیه ها
نادر : حکایت عشق من ؟ یا انتشار من ؟
نازنین : انتشار
عشق تو که دیگه از حکایت گذشته
نادر : تازه به نفعته
ملت میگن ببین .. ایرانی دنبال نازنینه .. اون دختره در بند نیست
نازنین : قربونت, نمیخواد . خدا خیرت بده
داریم تو آرامش زندگیمونو میکنیم
نادر : شوخی می کنم .. هر کی هر درددلی داره دلیل نیست که به کسی نظر خاصی داشته باشه
نازنین : عجبببببببب!
مخصوصا وقتی درد دل ایرانی میاد درست پشت پست نازنین
نادر: بی منظورم باشه با منظور برداشت میشه
نازنین : تو بگو پستت حای فحش باشه
قربونت, نمیخواد . خدا خیرت بده
داریم تو آرامش زندگیمونو میکنیم..........
نادر : اینو که راست گفتی ... شاید باورت نشه ولی هنوز طعم لذت بخشی لبای تو رو .... نشسته .. رو .... .. رو ..... .. رو اون.......
نازنین : عجببببببب
نادر : دوستت دارم
نازنین : نااااادر, باور کن وقتی یادم میاد ........................میشه
نادر : وقتی داری میگی انگار یک بار دیگه اون
نازنین : دلم هنوز اون ماساژهاتو میخواد نااادر
بازی کردن با گوشم , اوووخخخخخخخخخخ
لبات , چقدر ناز لب میگرفتی ازم نادر. خیلی با احساس و خاص
نادر : نازنین با ور کن وقتی دستم از شونه هات میومد پایین تر دوست داشتم ..............
نازنین : خودمم همینو میخواست نادر
وقتی شونه مو مالیدی و .......
همه چی بی نظیر بود نادر
مرسی بابته همه ی توجهت به من
نادر : تو با چند حرکتت رو دست تمام حرکات من بلند شدی .. اون بوسه آتشین .. اون.....زدن ..
نازنین : ایمیلتو دیدی دیگه, دیدی چیکار کردی با نازنینت؟
نادر : من کاری نکردم عشقم
اینا به یک طرف شجاعتت رو یا شهامت و اراده ات رو بگو
چه تصویر برداری عالی بود !
دوباره به دیدنش یه حالی شدم
نازنین : همیشه بهت گفتم من با احساسم تعارف ندارم, وقتی بخوام انجامش میدم حالا هر کاری.
نادر : اگه کاملا .....بودی ............
نازنین : نااااادر
نگو تو رو خدا, ... عشقت از درد داره دو تیکه میشه
نادر : جااااااااااااان .. عشششششقم عزیزم ..هوسم ..نفسم .. همه کسم .. دلم می خواد بازم بهش برسم
اووخییششششاااخخ نااادر
دوستت دارم
نادر : همه اینا رو می بینی با همه با ارزش بودنهاش .. یه نگاه پاک و عاشقانه تو .. یه تپش قلب پاک و عاشق تو به خاطر عشقمون ...یه توجه و انگیزه و محبت و حس مهربانانه تو .. از همه اینا بالاتره
نادر قدر دونه به دونه حرکات نازنینشو می دونه
نازنین : جوووونم عشقم, میدونم
نادر : نادر اون مظلومیت ..اون حس عاشقانه نازنینشو دوست داره ..نادر با عشق پیشونی نازنینشو می بوسه میگه تو رو به خاطر حس پاکت ستایش می کنم
نازنین : عزییییییزم, نازنین فقط خودش بود ,خوشحالم که عشقشو تونست بهت انتقال بده و بدونی که دوستت داره بی اندازه
نادر : خیلی عالی .. جانانه .. خالصلنه .. عاشقانه .. عشقت رو بهم انتقال دادی
خیلی قشنگ تمام حرکات منو به خاطر داری
یه سری نکاتی رو که شاید از یادم رفته باشه برات خیلی مهمه یادت مونده
همه نشون دهنده توجه توست
نازنین : ی کمو کاست نادر
همه چی, جز به جز نادر یادمه.
از همه لذت بخش تر که دلم میخواست تا صبح هم تکرارش کنم
لب گرفتنت بود نادر, ملایمو پر شور
نادر : واقعا شیرین و دلچسب و بی نظیر بود
نازنین : هر بار که سرمو آوردم نزدیک با تموم ملایمتو عشقت همراهیم کردی
نادر : اگه یه فضای دیگه ای بود بازم بیشتر اوج می گرفت
جفت لبات
نازنین : دلم میخوااااد ناااادر
نادر : زیر لبت .. ال رویی
زبون به زبون
نرم
نازنین : زبونتو که رو لبام میکشیدی , ااخخخ
نادر : سفت .همه مدل بوسیدن و میک زدن لبو امتحان کردیم
اووووووخخخخخخخ منم می خوام باز
تازه مزه شو گرفتم
همراه با عشق که باشه خیلی شیرینه
نازنین : الان که فکر میکنم میبینم چقدر خوش سلیقه و خوش ذایقه ام واقعا
واقعا رابطه داشتن با کسی که از خودت خیلی بزرگتر باشه بی اندازه لذت داره
ی رابطه یبیشتر عاشقانه و پر لذته
نادر : خودت که سراسر خوش طعم و شیرین و دلچسبی ..پرشور و داغ .. خواستنی ..
دو هفته دیگه یه روزی که بشه و هوا خوب باشه و تو هم اگه بخوای سعی می کنم بیام
من که دست خودم باشه دلم می خواد همیشه پیشت باشم
نازنین : اوهوووم, چی میشد تهران بودی نااادر
از راه و جاده میترسم تادر خیلی میترسم
استرس رسیدن هات عصبیم میکنه
باید فرصت درست حسابی باشه نادر
اینطوری خودم کلافه میشم
اینهنه راه و خستگی و خطر به خاطر ی پارکینگ
نادر : نه نترس ... جای نگرانی نیست .. رانند گان مطمئنی داره اونا کاسب کارن
ی پارکینگ ؟ ! همین ؟!
تو فقط بگو نازنین وای می ایستاد جلوی پله برقی
منو می دید و با یه یلام می رفت
نازنین : نادر در مقابل خطرات راه دیدن من ارزش نداره بخدا
نادر : من تمام خستگی ام با همون در رفته حاضر بودم با عشق بر گردم
خطر کجا بود .. رانندگی رو یکی دیگه می کنه
مگه تو خودت همدان نمیری .. از طرفی من امروز حسابی خسته ات کردم به اندازه یک بابل تهران اگه نگیم حداقل نصفشو تو تهران دور زدیم
نازنین : نه بابا نادر, چقدر مگه رفتیم ؟ هیچی
بی اندازه عاشقتم و دوستت دارم
نادر : خسته ات کردم ..نازنین برای خیلی آرامش بخشه دل نگران منی
ولی من اگه به خاطر شک کردن نبود هفته ای یک بار را هم راضی بودم
نازنین : هستم نادر, خیلییی . الان عصری اگه بدونی چه حالی داشتم
یعنی تو دلت نمی خواد دیگه با من باشی ؟ نادر : یه وقتی منو نکشیاااااااااا
نازنین : گفتم خدایا راه دو ساعته و نیمه چرا انقدر طول کشید
نادر اینبار میخوام........کنی و تو بغلت بگیریمو...........
نادر : هستم نادر, خیلییی . الان عصری اگه بدونی چه حالی داشتم.......عاشقتم .. دیوونتم ..
پس می خوای ؟
نازنین : چه حرفیه تو میزنی؟
نادر : امید وارم شرایط همین طور بشه
.......... می کنم
نازنین : از میخوام گذشته نادر
نادر : .........می گیرم توی دستم
نازنین می خوام زنگ بزنم
نازنین : نه نادر, وروجکت خونه است ی وقت کار دستت میده
نادر : مشکلی نداری که
بچه خوابیده
نازنین : من نه عشقم , نمی خوام دردسر بشه برات
نادر : ساعت 8 کلاس داره
نازنین : ساعت 9:30 خواب بود
نادر : ساعت 9:30 خواب بود..نس... رو میگی یا مس ؟ رو
نازنین : من فکر کردم مس رو میگی که گفتم 9:30 خواب بوده
نادر : نس حدود نیم ساعت پیش خوابید کامپیوتر هال و برق اتاقشو خاموش کرد
زنگ زدم گوشی رو نگرفتی
نازنین : تا از اتاق بیام بیرون بردارم قطع شد
ببخشید
نادر : خواهش می کنم عشقم
نادر : عشق من
به خاطر تمام لحظات خوب و شیرینی که بهم میدی ازت ممنونم
دوستت دارم .. در آغوشت می کشم با بوی تن گرم تو .. با نفسهای تو می خوابم . یا 5 تا
روز بعدش چند تا پیام من بهش نرسید کمی دلخور و پکر شدولی ناز و قهرکش شیرین بود
نازنین : اگه بهم رسیده بود دلم نمیگرفت ازت نادرخان
هیچی به من نرسیده نادر
نادر : من گناهی ندارم بانو انی......
به خدا دوستت دارم .. یه خیلی بهت پیام دادم
من موبایلم چون زیاد ذخیره نمی کنه پیام های چاق و زیاد عشقولانه رو موقتا آرشیو می کنم
نازنین : حالا شدم بانو انی....؟ اتفاقا خود خودت مقصری جناب ایرانیه بی خیال
نادر : نازنین ؟ عشقم .. هوسم .. نفسم .. جونم .. عزیز دلم ... همه کسم ... جون دلم ...
تو اگه با هام قهر کنی انگار دنیا با من قهره ولی
نازنین : بله؟
نادر : به خدا .. قسم به عشقمون
من نسبت به تو بی توجه نبودم بهانه نمیارم عزیز دل من
حتی بعد از تعطیلی بهت پیام دادم
دلم می خواست صدات رو بشنوم
که گفتی داری میری بیمارستان
البته من خیابون کلی معطل کردم و گفتم شاید کار داری
نازنین : نااااادر
نادر : چیزی نگفتم
جاااااااااااان جوووووووووون دلم ... عزیز من عشقم
نازنین : چرا پیامهات نمیرسه؟؟؟
نادر : خدا کنه همین چند تا پیامم بهت برسه ..من بهت دروغ نمیگم
نازنین : بخدا هیچی نرسید بهم نادر
نادر : من اکی یا اوکی می گیرم
امروز از صبح تا حالا هشت تا ده تا رو فرستادم
نازنین : نادر جان ولش کن عشقم
نادر : نمی دونم .. شاید رفته باشه زیر پیامهای دیگه
اونو بازش نکردی
منو تنبیه می کنی ..من تقصیر ندارم خانوم معلم
من خیلی دوستت دارم
نازنین : عیبی نداره عشقم, قسمت نبوده حتما برسه.
چون دوستت دارم ازت دلگیر میشم
نادر : امروز اصلا دریافتی داشتی ازم دیگه
نازنین : وگرنه برام مهم نبود
داشتم
ظهر که گفتی بغلم بزن بخوابم دیگه هیچی نگرفتم
نادر : از اون به بعد 4 تا 5 تا فرستادم تا حالا
نازنین : عیبی نداره عشقم, اگه رسیده بود که غر نمیزدم بهت
نادر : این پیام رو ذخیره دارم .. فکر کنم مال ظهر باشه ... تا دنیا دنیاست دوستت خواهم داشت . چه کسی جز تو می تواند پیام آور خوشبختی و آرامش برای من باشد ... ساعتش معلوم نیست
نازنین : تا 5 مین دیگه میام چت نادر
نادر : باشه عشقم
نازنین : ببخشید اومدم
نادر : خواهش می کنم عشقم ..
کار داری برس
نازنین : تموم شد عشقم
تو کار داری برو
شام باید آماده کنی
نادر : نه ... شامو بعدا گرم می کنم
نازنین : عزیییزم برو نفسم
ببخشید , نباید گله میکردم
نادر : نازنین دلم تو رو می خواد تا بی نهایت
نه .. نمیرم الان
نازنین : نمیدونم چرا یهو قاطی کردم
نادر : گله کردن تو نشون دهنده عشقته
ولی به جون تو .. به خدا من چند تا پیام دادم
ادامه دارد ...نویسنده : ایرانی
0 نظرات:
ارسال یک نظر