ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

نادر و نازنین 204

نادر 11نوامبر
سلام نازنین جان ...  دیگه نمی دونم چیکار کنم . فقط همینو می دونم که خیلی دوستت دارم .. با هر ساز تو رقصیدم .. با هر اخم تو گریه کردم با هر لبخند تو خندیدم . حدود ده ماهه که شب و روز قصه تلخ جدایی کاممو زهر کرده . راستش من تا 22 آذز 95 که سالگرد دیدار ما بوده قصد  ایمیل دادن نداشتم که بدونی منم می تونم راحتت بذارم . تو رو به حال خودت بذارم .. که فکر کنی . آره برای تو مرد کم نیست برای منم زن کم نیست .. اما با همه اخم و تخم هات یه حس  و جذبه خاصی در تو هست که نمی تونم ازت دست بکشم . منو از خودت می رونی . گاه دلت می خواد سمتت نیام بهت توجه نکنم . گاه دلت می خواد فقط برای تو باشم . دوستم داری و نمی خوای با من باشی . دنیا ارزشش به عشق و دوست داشتن و کنار هم بودنه . چرا ما از هم غول می سازیم ؟ من عاشقتم . من دوستت دارم .. از بس بهت گفتم دیگه برات مهم نیست . من دو سه جمله از قسمت 4 داستانمو حذف کردم . بازم اگه جای دیگه ای مشکلی داشت  اصلاحش می کنم . راستی یکی  در بهش بگو یه چیزی نوشته بود احتمالا مخاطبش من بودم ارث پدر طلبکار بود ولی انگار می خواست بهم نصیحتی هشداری بده .. راستش یه قسمتشو خوب هضم نکردم .. انگار می خواست بهم بگه حواسم به تو باشه .. کپی پیام اونو می ذارم .. کلا چرت و پرت زیاد میگه... ولی با همه بدیهایی که بهم کردی بازم نمی دونم چرا حرفاتو باور می کنم . این  قسمت داستانو چون تو می دونی از ماجرای خودمون نوشتم فقط خودت متوجه میشی . در ضمن کس دیگه ای در زندگی من نیست . فقط خواستم بگم اگه بوسه و در آغوش کشیدن با عشق و دوست داشتن و رضایت قلبی نباشه عذابه .. من فقط خواستم این نتیجه گیری رو داشته باشم که بایدبهتر و بیشتر فکر کنی.دلم می خواد فقط یک بار دیگه بغلت کنم فقط یک دقیقه تا حس کنی که میشه عاشق بود میشه غمها رو فراموش کرد میشه غرورو زیر ا گذاشت میشه حس داشت .. ببین نازنین من با همه عشق و احساسم به تو با همه دوست داشتنم با همه دیوونگی هام می خواستم فردای یک ماه دیگه بهت ایمیل بدم .. پس من به خاطر تو می تونم تحمل کنم . حتی در خود لوتی هم می رفتی دو سه هفته پیدات نمی شد . یادم مونده .. شکستن و شکست دادن من هنر نیست . مهم اینه که آدم از پوسته ای که مانع پیشرفتش میشه بیاد بیرون و به خاطر خودش و احساسش بجنگه .. نازنین من در شرایط خیلی خیلی بحرانی بوده و هستم .. س وقتی که تا همین جاش هم درکت می کنم ببین چقدر عاشقتم . ساعت نه ..وقتی که بیدارم دقیقه ها دست از سرم بر نمی دارن . وقتی که خشن و نا امیدانه حرف می زنی دلم می خواد بمیرم . برم زیر زمین . می ترسم خاک بشم و آرزوی یک بار دیگه تو رو دیدن رو به گور ببرم
با سلام دارم میرم خونه مادرم ... امید وارم حالت خوب باشه  و خودت رو برای لحظاتی بذاری جای من .. فقط برای لحظاتی .. من خودمو جای تو گذاشتم .. نادری که لحظاتشو با توپر می کنه حتی وقتی که تو نیستی .. حتی وقتی که بی رحمانه تنهام می ذاری .. حتی وقتی که بی رحمانه سیمکارتتو میندازی توجوی آب ... عشق شهامت می خواست و می خواد .. قدرت و جسارت می خواست و می خواد ... من خودمو باختم تا عشقو نبازم .. اینا هیچی واست مهم نیست ؟ فقط دوست داری باهام نباشی ؟ همین ؟به خدا من همون نادرم . همونی که اگه بری تا یه ماه دیگه نگام فقط به راه برگشت توست و هیشکی رو نگاه نمی کنم .. بد جنس ..دیوونه سنگدل .. تو برام بهترینی ..این جور قلبمو به درد نیار
به من و عشق من نخند نازنین ... شاید من شکست بخورم یا یک شکست خورده باشم اما حداقل این حسرت و دلواپسی رو ندارم که چرا تلاشمو نکردم .. بد اخلاق بعد از مدتها واسم زنگ می زنی بذار اون نازنین شیرین و مهربونو با تمام وجودم حس کنم . همون که با تمام وجودش عاشقه ..همون که به عشق نه نگفته ..چقدر دلم تنگ شده واسه گرفتن حس عاشقونه از آغوش داغت .. نمی دونم اگه یه روزی ببینمت چیکار می کنم .. واقعا چیکار می کنم .. خیلی سخته اون لحظه ..خیلی .... بهم میگی عاطفی هستم ولی باور کن تو عاطفی تر از منی . نمی تونی ادای سنگدل ها رو در بیاری .. گاهی حس می کنم صدای دلت رو می شنوم .. تو خودت نمی دونی که صدای دلت به گوش من می رسه ... نیازی نیست فریاد بزنی .. حتی اگه از آروم هم آروم تر باشه می شنوم .. چشاتو ببند اگه نمی خوای عبارت بعدی منو بخونی .. دستمو می ذارم دور گردنت .. به چشات نگاه می کنم ..میگم دوستت دارم و خیلی آروم می بوسمت .. حتی جای تو هم لبامو حرکت میدم .. ولی قلب تو جای خودشه که می تپه و عشقو با تمام وجودش به قلب و جانم انتقال میده .. به من و به عشق من نخند ... تو رو خدا نخند ... بالاخره دیوونگی هم مدل های مختلفی داره ..منم یه جورشم .. دیوونه ها رو که محکوم نمی کنن ..می کنن ؟!
ادامه دارد ... ایرانی


0 نظرات:

 

ابزار وبمستر