ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

نادر و نازنین 183

نادر 19 ژوئن : تو همه چیز منی
تو عشق منی عمر منی جون منی قلب منی همه چیز منی . تو که میگی وابسته به مردی نیستی غیر من .. از چی می ترسی وقتی دلت با منه وقتی به کسی تعهد نداری و ندادی در هر شرایطی که با من باشی پیش وجدانت شرمنده نیستی .. پیش خدا شرمنده نیستی .. من که به سر سوزنی محبت کلامی تو قانعم .. از شعله ور شدن می ترسی ؟ بترس از روزای حسرتی که می تونستی عاشقانه در آغوشم باشی و با گرمای وجود هم یکی بشیم .. مگه تو اینو حس نکردی که با چه لذت و احساس و اشتیاقی بغلت کرده بودم ؟!خودت هم همین حسو بهم دادی .. خودتم عشقتو نشونم دادی . مگه زندگی چیه ؟ مگه آدم چه می دونه از این که چند سال می خواد زندگی کنه ؟ ! که بخواد همین جور به امید فردا و فرداها بشینه . من برات صبر می کنم تا دم مرگم .. حتی شاید آرزوی یک بار دیگه بغل کردن و دیدن و بوسیدنت رو هم به گور ببرم آرزوی یک بار دیگه شنیدن صدای تو رو ... نذار اینها برام رویایی بشه دست نایافتنی ... رویا اگه از حد بگذره یک عقده میشه . به خصوص این که هزاران هزار چت داشتیم .. صد ها ساعت تلفن .. چهار هزار اس ام اس دو طرفه ..لحظه های داغی که با هم بودیم . هرگز آرامش آغوش تو از یادم نمیره ... دوستت دارم .. قلب منی ..ناز منی .. همیشه با توام . کنارتم . فراموشت نمی کنم . دوستت دارم .با تمام وجودم .. ذره ذره وجود من از درد دوری و جدایی آبدیده شده .. نازنین ارزششو داره .. دوستت دارم .. تو جون منی صدای نفسهای منی هستی منی ..نمی دونم چی بگم .. نمی دونم . فقط  می خوام بدونم گناه من چیه که نازنینمو نمی تونم نازش کنم .. دوستت دارم ... به من نخند نگو توقعم زیاده ..از تو هم نمی خوام .. ولی حالا توی رویاهای خودم بوی شونه هاتو حس می کنم بوی زیر گلوتو .. بوی عشقو .. بوی زیر گوشتو ..اون گوشای خوشگلتو ... دارم فقط تصورشو می کنم . دعوام نکن . به خدا نادر تو فقط با یه کلمه از طرفت قانعه . کاش درکم می کردی ! چیکار کنم .. دیگه وقتی بی خیال و یکدنده میشی هیشکی حریفت نمیشه .. دیکتاتور میشی . ولی تو تسلیم ترین دیکتاتور دنیایی . وقتی توی بغلم  بودی اینو حس کردم . کاملا با عشق خودت رو به من سپرده بودی . عشقی که فنا ناپذیر بود و هست . من اونو ازت می خوام . نازنین عشق ما نمرده .. نفس داره .. آبش بده ..نازش کن .. بازم بهش نفس بده ..جون بده تا نمیره . نذار عشقمون بمیره . چرا این قدر سختی وقتی که وقتی مهربون میشی هیشکی به مهربونی تو نیست .. نادر  منتظر
نادر 21ژوئن توهستی منی
آدما می نالن از این که چرا عشق نیست ..چرا وفا نیست چرا همه به هم خیانت می کنن چرا کسی کسی رو درک نمی کنه ..چرا کسی درد کسی رو نمی فهمه ..اما وقتی که عشق میاد وفا میاد یکرنگی و صداقت میاد .. خیلی کم پیش میاد که یکی بیاد که قدر اینا رو بدونه ... اما من قدرشو می دونم .. به قیمت همون روزایی که عاشقم بودی و  دوستم می داشتی به قیمت همون روزایی که دردمو درک می کردی من هنوزم به انتظار نشسته ام تاپا ی جانم و به قیمت جانم و سوختن تمام وجودم دارم بهاشو میدم و از این زجر و انتظار پشیمون هم نیستم و هیچ گله ای ندارم .. در انتظارم اما از تو انتظاری ندارم .. انتظار من از عشقه ... درسته که من عاشق عاشق هستم اما عشق واسطه ای بوده بین من و تو .. اگه عشقی وجود داشته باشه نازنینی هم خواهد بود که سرشو بالا بگیره و ببینه که یکی یه خاطر اون داره نفسهاشو میده .. پس تو داری چیکار می کنی عشقم ؟ تو که جون منی عمر منی نفس منی قلب منی ... برای من این که واسه تو بمیرم یه افتخاره .. یه لذته .. یه راحتیه .. راحتی از تمام زجر های جدایی که می کشم . آیا تو بعدش به آرامش می رسی ؟ دلت همینو می خواد ؟ تو که به میل دل من کار نکردی .. دلت می خواد من به میل دل تو کار کنم ؟ نشون بدم که چقدر دوستت دارم ؟ دارم نشون میدم . همین سوختن و ساختن و خوردن و دم نکشیدن یواش یواش می رسه به دق کردن .. و من بی تو خیلی تنهام . دوستت دارم .. تو رو که خیلی مهربونی و می دونم شاید خیلی خیلی بهتر از اونی باشی که من در رویا هام تصورشو دارم . موندم چی بگم ... فقط یادت نره که اگه یه روزی فاصله بین ما یه دنیا بود تو بیای این فاصله ها رو بشکنی بیای به جایی که ببینمت .سر خاکم ... دلم برات تنگ شده . هر چند که اگه دق کنم دیگه آرزوی شنیدن صداتو به گور می برم .. و اوج رویاهام رویای بوسیدن و بوییدن توست . بوی گرم لاله نرم گوشات .. بوی عشق و زندگی بوی احساس پاک .. بوی یه دنیا مظلومیت ...دوستت دارم نازنین .. اگه گاه عصبانی شدم دلخورت کردم منو ببخش .. اگه جسارتی کردم منو ببخش .. تو تحملت خیلی بیشتره .. آخه من کسی رو تحمل کردم و به خاطرش عذاب کشیده و می کشم که دیوونه وار دوستش دارم ولی تو به خاطر چی و به خاطر کی باید عذاب بکشی ؟ به خاطر کسی که واست مهم نیست ؟!  ..خیلی زجر کشیدی .... به خاطر نادری که می گفتی اگه یک هفته نبینیش یک هفته صداشو نشنوی دیگه نسبت بهش احساسی نداری خیلی عذاب کشیدی .. پس تو تحملت بیشتره ..تو خیلی خوبی .. خیلی مهربونی که منو با همه  بازیهام تحمل می کنی .. کاش می دونستی که چقدر دوستت دارم .. شایدم بدونی .. اما این که من چقدر دوستت داشته باشم کافی نیست که تو دوستم داشته باشی .. اونو دیگه باید از دلت پرسید ..نمی دونم شایدم دوستم داشته باشی و منم اسیر لج دیگه ای شده باشم ..اما همینو می دونم که دارم دق می کنم و هرروز لاغر تر از روز قبل میشم و آب میرم .. چرا گاه فکر می کنم تو همون نازنینی ؟ چرا هستی .. تو هرچه باشی .. مال هر دنیایی که باشی حتی اگه مال من نباشی ... جون منی عمر منی قلب منی عشق منی هستی منی همه چیز منی ناز منی نازنین منی ..

ادامه دارد ... نویسنده : ایرانی


0 نظرات:

 

ابزار وبمستر