نادر و نازنین 192

پیامهای تلفنی نازنین
1771-ان با تو حرف بزنم لوتی بیام اما وقتی تعهد اومد باید درست باشی
1772می دونم می تونی اینا رو درک کنی اما گفتم تو داری لج میکنی اشتباه از منم هست .حساست کردم اما قسم می خورم به جون بابا که دیگه ستات رو نمی خونم که ناراحتت کنم دیگه هیچی ازم نخواهی شنید راست میگی حق باتو من پامو از گلیمم بیشتر دراز کردم . معذرت می خوام
1773-نادر دوست داشتن ارزش داره اعتبار داره وقتی می بینم من نمی تونم اون ارزش و اعتبار رو براش قایل بشم اصرار نمی کنم می کشم کنار به قیمت هر اسمی تو روم بذاری و هر صفتی بهم بدی اما این که ی روز رو فرم باشم با تو خوب باشم ی روز از دنیا خسته با تو بد باشم نمیشه تا الانم تو بزرگ
1774-واری کردی وگرنه از پشت کوه نیومدم که نفهمم
1775-اما عشقی که گرم و سرد بشه چندان نه تحت تاثیر حال منه نه به درد تو می خوره نه من قبولش دارم س اصرار نکن که اگه فایده داشت تا الان جواب داده بود
1776-سلام چی شده ؟ کجا حرف زده ؟ من ندیدم چیزی یعنی دنبالش نمی کنم که بخونم
1777-سلام صبح به خیر به کی حسودی می؟کنی بگو ببینم خب
1778-منتظرم که ببینم باز به کی مشکوکی
1779-خونه ام نمی تونم صحبت کنم
1780-آخه به کی حسادت می کنی ؟ حسادت وقتیه که کسی دیگه باشه . وقتی نیست به کی حسادت می کنی همه چیتو درک می کنم می فهمم راحت نمی گذرم منم بهم می ریزم وقتی نمی تونم کاری کنم حالا من هرچی بگم تو حرف خودت رو می زنی بگذریم اما دیشب می خواستم بهت یام بدم منصرف شدم مردم از خنده ی
1781-یعنی دختر سفید که گفتی ترکیدم از خنده اما عصبانی هم بودم
1782-عصبانی از این که این همه سر گیمو به من غر می زنی بعد با هاش گرم می گیری می مونم گاهی تو کارت اما حداقل اینه که خوب مشغولت می کنه و تنها حسش فکر کنم همینه اما حواست باشه با طنابش نری توی چاه
1783-وااااای خدایاااا حسود نباش هیچی نیست بهم بگو حرف گیمو رو البته اگه دوست داری تا بهت بگم مالیه یا نه می دونی که همیشه حواسم هست به نوشته ها میتونم تشخیص بدم کی کیه
1784-تا نیم ساعت دیگه اگه ایرادی نداره زنگ می زنم بهت
1785-خب حتما اون زنم منم دیگه . مسخره است والا هر ننه قمری هرچی میگی نسبتش میدین به من متاسفم واقعا
1786-سلام وامگه چی گفتم ؟ گفت دشمن منم منم گفتم خوبه این جا همه تغییر موضع میدن والا تو رو این حساسی زیار چی اونم من باید دهنشو ببندم ؟
1787-بعدم تو نمی دونم چرا نمی تونی درست فکر کنی ؟ مگه خانوم مدیر  علنا بهت نگفت گزارش کن الان تو به جای خرکش کردن من بروهمون پستش رو گزارش کن دلیلشم مسخره کردن تو عمومی بنویس
1788-تو خودت حواست نیست از موقعیتها استفاده کنی بازم من مقصرم ؟
1789-همه چی زور زور منم آدمم قضیه تموم شد رفت امثال شما ها گیر ندین هیچکی یادش نمیاد فقط فکر خودتونین
1790-مختاری هر طور می خوای قضاوت کنی دیگه خسته شدم این قدر گیر دادی بهم بخدا والا بخدا منم آدمم
1791-کیو .. خب اول من مشاعره پست گذاشتم . تو که چک می کردی میومدی
1792-همه کین ؟ کدوم کار ؟ چیکار کردم ؟ بگو ببینم چیکار کردم ؟ بگو ببینم چیکار کردم هر کاری هم کردم به خودم مربوطه از این به بعد هم دیگه هر کاری دلم بخواد میکنم نمیام ی سار می زنی میام ی ساز می زنی خودم دارم بهت میگم برو گزارش بده مگه نه این که من خودم پستهای لیمو رو گزارش کردم تو دردت ی چیز دیگه هست . کلا دوست داری آزارم بدی .
1793-باشه این جوری خوشی منم راضیم
1794-نازنین  مگه خداست برو شکایت کن چی میشه مگه ؟ بعدم گزارش کن تا اول مدیر کل  اخطار بده بهش بعد اگه تکرار کرد میره تو لیست
1795-کیو ؟ خب اول من مشاعره پست گذاشتم تو که چک می کردی میومدی پست می ذاشتی به جای این که از دور بشینی نگاه کنی . عجبا!
1796-اشتباه می کنی بهت گفتم هم پست شو تا هرچی هست تموم بشه گوش میدی مگه ؟ خود سری رو کردی برا خودت کار
1797-تو به خاطر من مضحکه شدی چون هرچی بهت گفتم گوش ندادی تا بلوا به پا شد چطور اون موقع که کارلی و گیمو و امثالهم منو مسخره می کردن تو تو دهنی نمی زدی دم به دمشون می دادی ؟ حالا من بده ام تو خوبه ؟
1798-بله من از صبح رفتم اعلام کردم تو تاپیک کنترل تاپیک که مدیریتی که فلان تاپیک رو ادیت کردم تموم شده بعد شنبه عموم مرحوم شدن تلگرام نداری که ببینی عکسش تو پروفایلمه از شنبه ی امروز گفتم برم لوتی حال و هوام عوض بشه نمی دونستم خنده ی من خار به چشمتون ..
1799-تو فقط دنبال بهونه ای منو محکوم کنی
1800-منم نه سر پیازم نه ته پیاز تو هم تابع قوانین باش تا حقت رو بگیری
1801-ای نادر دیوانه ام کردی این عشق تو چی بود که جز پریشونی چیزی برا جفتمون نداشت
1802-حالا مختاری هر طور دوست داری رفتار کنی
1803-کدوم داستان رو ؟
1804-بیا ی کاری بکن نادر شب برو به خانوم مدیرکل  پیام بده بکو همین حرفت رو بخواه بن کنه منو نادر من آن قدر بی وجود نیستم که باشم یهو بگم نیستم لوتی به اندازه یه تار موی گندیده ی بابام ارزش نداره که جونشو قسم بخوذرم
1805-هردومون کیه ؟
1806-به جان پدرم من خانوم مدیر کل  نیستم وای نادر چرا باورت نمیشه ؟ چیکار کنم باورت بشه نادر ؟؟؟؟
1807-یعنی چی ؟؟؟؟؟
1808-خب خدا رو شکر مالی تموم شد فر زاد شروع شد تو بگو چطوریه که تا دعوا میشه سر و کله اش یدا میشه ؟
1809-چطور تا دیروز شک داشتی مدیر کل  باشم امروز خبر داری از خیلی چیزا و حواسم باشه
1810-حواسم به چی باشه والا من بی طرفم
1811-کارلی چطور نیومده شده عزیز دل ساسی ؟ ساسی رو می شناسی با کسی قاطی نمیشه .یه چیزایی هست که ما سلده ایم و بی خبر ..
1812-اشتباه می کنم بگو نادر
بازی خوردی ؟ بازی چی خوردی ؟ اصلا نباید خودتو قاطی می کردی وگرنه کارلی به ظاهر دوست تو و به ادعای خودش تموم کننده ی دعوا ..چه لزومی داشت بره از تاپیک مشاعره تاپیکی که هیچوقت گذرش هم نمیفته نقل قول کنه حرف مالی رو ؟
1813-اگه من طرف مالی بودم پست بعدیش رو جواب می دادم نه این که نازیلا بیاد تو چاق سلامتی جواب بده که ما خواهر و برادر نداریم و اینا . نادر چرا ظلم می کنی بهم . حقم نیست این قدر دید بدی روم داشته باشی ..
1814-تو الان به جای این که یقه منو بگیری برو به کارلی بگو حالا این یارو یه چیزی گفت تو تاپیک مشاعره تو باید یه کاره اونو بیاری تو چاق سلامتی بچسبی بهش چرا به کارلی اطمینان می کنی . الان این انگولک کردن محض بود نادر چرا متوجه نیستی
1815-و این که من الان با کی هم پست میشم
1816-به جان بابام نادر من اصلا بی طرفم این وسط خدا می دونه حساس شدی رو مارلی وگرنه من مسخره اش کردم اتفاقا از زیار ناراحتم واقعا اینم که اینطوری گفت من متلک انداختم بهش که چرا خودتون نیستین چون اون متلکش رو به من بود اما تو اینا رو نمی گیری فقط چشمت علاقه ات رو می بینه
1817-حتی به کارلی پیام دادم که طرف تو بود.گفتم آف بشه نشد . می تونستم به کالری پیام بدم ندادم که هوا برش نداره بعد تو میگی تو طرف مارلی هستی
1818-سلام صبح به خیر زود قضاوت نکن خودش تو تاپیک بازی با کلمات نوشت چغر بد بدن منم همونو نوشتم تو ماژیک .بعد اومد نوشت کپی منم نوشتم پیست اگه منظورت اینه برو تاپیک بازی با کلمات رو بخون
1819-هوادار کارلی نشدم کارلی خودش پیام داد که من اشتباه کردمو فلان و بهمان دیروزم نمی خواستم پای کارلی وسط کشیده بشه که بگن تو کوکش می کنی حالا هم من هرچی توبگی بالاخره من هستم تو هم هستی
1820-اگه نمی خوای جواب بدی بگو خب هی زنگ نزنم
1821-باشه بابا فهمیدم انتظار بده حالا بردار کارت دارم لطفا
1822-آن قدر از انتظار بدم میاد میاد که تا حد جنون عصبی میشم
1823-هنوز بیدارنشدی یا نمی خوای جواب بدی اگه این طوریه ی اس خالی بده تا مزاحمت نشم
1824-بیدارشدی خبر بده تا تماس بگیرم
1825-قبلا ها این ساعت می خوابیدی اگه بیداری زنگ بزنم
1826-سلام بیداری زنگ بزنم ؟
1827-توکه گفتی وهمه فهمیدن دیدی هیچکس قابل اعتماد نیست . دیگه پیش کاربرها آبرو ریزی نکن تمومش کن لطفا
1828-منو نلرزونی ؟ لرزوندی تموم شد . یادته بهت درمورد اندیشه گفتم باورنکردی . حالا من بد دروغگوی بی وجدان
1829-فکرکردی مالی نمی دونه که گفتی آزادی دیدی منو موهام فره تپلم و همه اینا رو می دونه .دیگه برام مهم نیست چی فکر می کنی . پیامت به اندیشه با روکردن ایمیلم و این که نازنین  گفته آن نشم تیر خلاص بود خداحافظ
1830-سلام نرفتم محضر . نتونستم برم یعنی شب خوش
1831-اگه شناخته بودیم این طوری فکر نمی کردی
1832دوستم نداری .تو فقط لج می کنی . بارها بهت گفتم وگرنه چطور من تاحالا تو رو تو هیچکس ندیدم اما تو منو تو هرکی می بینی
1833-من بهت درمورد اندیشه  نگفتم ؟ من گفته بودم برو بهش پیام بده که حالا تقصیر من میندازی ؟ چطور حالا متوجه شدی دلیل منطقی دارم قبلا نداشتم ؟
1834-منو تو با این اتفاقاتی که پیش اومد از هم بریدیم اینم که هی حرف دوست داشتن می زنی من ازت توقعی ندارم که اذیت می کنی خودتو اگه اس دادم خواستم بدونی نتونستم با همه بدیهات نتونستم فراموش کنم شب به خیر
1835-سرم به شدت درد می کنه می خوابم فقط خواستم عصبی نباشی اذیت بشی شب خوش
1836-سلام نمی خواد با گفتن این که من اذیتت کردم بد ترین کاری که می تونستی بکنی رو توجیه کنی تو اگه دوستم داشتی می فهمیدی نوشتنت اذیتم می کنه و نمی نوشتی نه این که اصرار کنی به نوشتن که جز اذیت چیزی نداشت
اینم آخرین پیامهایی بود که از نازنین داشتم ..ممکنه به طور پراکنده ای این گوشه کنارا بازم باشه ولی من می دونم بعد از این شماره ای ندادم .
گاه به خودم می گفتم پاشم برم تهرون از در و همسایه ساختمونشون تحقیق کنم ببینم داستان این دختره چیه و خاطرم جمع شه بازم پشیمون می شدم . دیگه این پیامها هم مشخصه دیگه ... من خب به خاطر نویسندگی بود که در ابتدا وابستگی ام به سایت زیاد شد . این جا رو با انجمن حمایت از نویسندگان و هنر ایرانی اشتباه گرفته بودم در حالی مسئله حمایت هنری درکار نبود ... ادامه دارد ...نویسنده : ایرانی

ابزار وبمستر