ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

زن نامرئی 120

بابا بابا جونم من فدات شم .. من فدای اون کیر کلفتت شم . یه خورده تند تر تند تر .. الان مامان میاد میاد ..   .. نمی تونستم ازش دل بکنم .. درو قفل کن . درو از داخل ببند .. -نمی دونم شایدم  بستمش .. در از داخل قفل بود .. بابا سرعت کردن منو زیاد تر کرده بود . کیر ناصر جونم یه حس دیگه ای رو بهم می داد .  انگار یه چیزی از وجود خودم داره به خودم حال میده . طوری که  هیچ احساس شرمندگی و ناراحتی نمی کردم . هرچند در رابطه با بقیه کیر ها هم همین احساسو داشتم ولی مال بابا رو به اندازه نوک سوزنی باهاش احساس غریبگی نمی کردم . خودمو بهش می مالیدم .. -بابا صدای در میاد اگه می خوای توکسم آب بریز . بقیه رو میذاریم بعدا -نادیا ببخش منو دختر گلم تو رو این جوری رهات می کنم . نمی خوام دختر گلم که شوهر هم نداره این جور سختی بکشه و هوس یه چیزایی رو بکنه که بر زبون بیاره -بابا چی داری میگی . چی رو سختمه .  وقتی که بابای گلی مثل تو دارم که خودش تامینم می کنه از چی سختم باشه . ظاهرا مامان بابا رو صدا می زد که بره پشتشو لیف بزنه . -اوووووففففففف بابا بابا هر چی که داشتی رو من خالی می کنی . سهم مامانو هم که ریختی توی کس من .. -عزیزم تو حالا واجب تری می دونم خیلی سختی و محرومیت کشیدی .-ولی بابا جون من هنوز ار ضا نشدم فراموش نکن که این نهایت هوس یک زن نیست  که حتما آبتو داخل کسش بریزی البته اونم به موقعش نیازه ولی اونو باید با تمام هوسش بلرزونی -می دونم چی میگی نادیا . .. میام پیشت پیشت -بابا اول کار مامانو برس . دم صبح بیا یه وقت دیگه بیا . من نمی خوام که رابطه من و تو طوری شه که مامان بفهمه و بین ما اختلاف بیفته . -باشه باشه هر چی تو بگی . واسه همین باید طوری مامانتو بکنم که اون کیف کنه . وقتی هم بعد از کیف سکسش بگیره بخوابه دیگه یک ضرب تا چند ساعت می خوابه و  بمب هم منفجر شه از خواب بیدار نمیشه . -چه عالی ! حالا برو بابا .. اون رفت و من خودم تمیز کردم و دیگه می دونستم شبو باید تو بغل داداش و پدرم باشم . اینم از استراحت بعد از بر گشت,  ولی عصری رو خوب گرفتم خوابیدم تا برای فعالیت های شبانه آماده باشم . رفتم به اتاق داداش نویان که دیگه اجازه نمی خواست و کسی هم نمی تونست شک کنه . همون وقتی که بابا و مامان مشغول بودن منم رفتم سراغ نویان .. دیوونه داشت با لپ تابش و عکسا و فیلمهای سکسی حال میکرد . .. راستش منم خوشم میومد از این عکسا و تصاویری که داشت می دید . یعنی خودم خوشم میومد وگرنه از این که اون این عکسا رو ببینه لجم می گرفت وقتی که خواهر میلیاردرشو داره که بهش برسه چرا باید از این چیزا رو ببینه . نمی دونم چرا این پسرا و مردا هر چقدر هم که از کردن این زنا سیر مونی داشته باشن بازم تا یه تصاویر سکسی ازاین  زنا رو می بینن به هیجان میفتن و با کیرشون بازی می کنن . از اونجایی که خودمو نا مرئی کرده بودم داداش منو نمی دید . خودمو آشکار کرده و رفتم طرف داداش .. یکه خورد . -ببینم تو خجالت نمی کشی وقتی که یک خواهر خوب و گل و مجرد توی خونه داری که بهت حال میده اینا رو نگاه می کنی . من بهت چی بگم . آخه این چیه توی دستت گرفتی و داری باهاش ور میری . من نباید خجالت بکشم ؟/؟ اصلا من چرا خجالت بکشم خودت باید بکشی .. -نادیا تو چت شده .. خواستم یه خورده سر به سرش بذارم -هیچی داداش وقتی که اینا هیستند من چیکاره ام . تو به من چه احتیاجی داری . اومدم یه سلامی بگم و برم . -نرو نادیا من خیلی منتظرت بودم . چیکار می کردم . -هیچی اول اونو خاموش کن .  بعدش منو نگاه کن و جلق بزن .. -تو که شورت پاته و تی شرت . -همین قدر بهت اجازه میدمش که درش بیاری ولی بهم دست نمی زنی . باورش شده بود که اینا رو دارم جدی میگم . همین کارو هم کرد . نمی دونم عمدی بود یا سهوی وقتی که داشت شورتمو پایین می کشید کف دستاشو گذاشته بود دو طرف کونم و همراه با اون شورتمو از پام در آورد . دلم می خواست همون لحظه داداشی کف دستشو میذاشت لاپام و کوسمو چنگش می گرفت ولی حال می کردم که کمی هم براش سیاست برم . آخه این جوری بیشتر بهم مزه می داد . -خودش با یه شورت روبروم قرار گرفت . ولی بازم از رو نرفته بود -نادیا حالا تو شورتمو در میاری ؟/؟-داداش تو الان تنبیهی . اون ممه رو لولو برد .. --نادیا اذیت نکن اون دفعه که خودتم داشتی باهام این فیلمها رو می دیدی -یه بار ارفاقت کردم همیشه که نمیشه ار فاق کرد . هیچی خوب که حالشو گرفتم آغوشمو واسش باز کرده و گفتم داداش گل من حالا می تونی بپری تو بغلم و بدهکاری این چند وقتی خودتو بدی ... ادامه دارد . . نویسنده ... ایرانی 

0 نظرات:

 

ابزار وبمستر