ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

مامان تقسیم بر سه 75

-آخخخخخخخخ دیگه تموم کردم .. دیگه تموم کردم . معین .. حالا می دونی که باید چیکار کنی -آره مامان آره مامان گلم خوبم می دونم که باید چیکار کنم . پاهامو کاملا باز کرده بودم تا پسر گلم بتونه خیلی راحت تر ار از اونی که فکرشو می کردم و می کنم آبشو توی کسم خالی کنه .. -اووووفففففف ماااااماااااان بازم زیاد داره میاد .. -تو از کجا می دونی که زیاده .. -خیلی سنگین شدم . اون پشت خیلی جمع شده .. -زود باش .خودتو ول کن .. عقب نکش .. هر عقب نشینی یه چند قطره استهلاک داره . من همه آبتو می خوام . همه رو هر چی داری همه رو خالی کن .. بریز بده اووووووووففففففف مامان تشنه آبته عزیز .. بریز بریز .. جوووووووون چه -آییییییی مامان مااااماااااااان مهسا جونم . چقدر تشنه اش بود این کسم . جووووووووون چه حالی داد . !اگه بگم به اندازه یه استکان توی کسم آب ریخت اغراق نکردم .. -فدای کیر و کمرت شه عزیزم .. -مامان مامان گلم بازم تشنه اته .. -چه جورم چه جورم .. مهسا همیشه تشنه و عاشق کیره .. نمی دونستم چه کار می خواد بکنه ولی درجا میلاد رو که  لباشو از رو لبام به زیر گلوم رسونده بود صدا زد که بیاد رو کسم سوار شه و آبشو توی کسم خالی کنه .. آخ که چقدر از تفاهم پسرا لذت می بردم . میلاد هم که می دونستم داغ کرده در جا اومد کیرشو گذاشت جای کیر معین توی کسم . چند قطره از آب کیر معین جون از کسم بر گشت کرد و میلاد هم با کیرش بهم حال داد . انگاری که کیر میلاد وارد دریایی شده باشه .آب کیر داداشه رو داشت اون داخل حل می کرد -داداش میلاد از ماست داری کره می گیری ها .. .. چقدر خوشم میومد پسرا این جوری سر من تفاهم دارن . خوشحال بودم . وقتی سه تا مرد سر کس این جوری تفاهم داشته باشن حتما سر ارث و میراث هم با هم کنار میان . دیگه می تونم با خیالی آسوده سرمو بذارم زمین . هر چند برای مردن زود بود . حالا دیگه زمان زمان لذت بردن و عشق و حال کردن بود . زمانی که دیگه به دلم غصه ای راه ندم . از اونجایی که ار گاسم شده بودم فقط با حس قشنگ مادرونه پسرونه کیر میلاد گلمو داخل کسم پذیرا شدم . می دونستم بعد از اون مبین هم هست که باید باهام حال کنه و آبشو خالی کنه . پسران برای مادر و مادر برای پسران . چه زندگی شیرینی !نمیذارم به این دنیای قشنگ ما ضربه ای وارد بیاد . حس کردم که میلاد هم داره یه حرکات تقلیدی از معین رو انجام میده هر چند معین حرکاتش استاندارد و منحصر به فرد بوده می دونم که زنش از این بابت خیلی ازش راضی میشه .. اسم زن برای پسرام که پیش کشیده میشه  مو بر تنم سیخ میشه . نمی تونم حس کنم که یه روزی عروسام بشن رقیب من . خودم به تنهایی هر سه تا شونو سیر می کنم . چشامو بسته بودم تا از حرکت کیر میلاد داخل کسم لذت بیشتری ببرم . همینم شد .. چون وقتی آب گرم میلاد رو توی کسم حس کردم دیگه یه دنیایی از کیف و لذتو در وجودم حس می کردم که حاضر نبودم اون لحظات رو با چیز دیگه ای در اون دنیا عوضش کنم . بعد از میلاد مبین اومد . اون با یه کیر ی سفت تر از کیر میلاد مشغول گاییدنم شد. احساس قشنگ با پسرا بودن و اوج صمیمیت داشت هوسمو بر می گردوند . ولی مبین خیلی زود تر از میلاد آبشو توی کسم خالی کرده بود . سه تا پسرا اومدن رو تنم و باهام ور می رفتن . ریزش آب کیر این سه تا جواهر زندگیمو از کناره های کسم به خوبی احساس می کردم . آب همین جوری داشت می ریخت . چه خبر بود ! یعنی همه اینا داخل کس من ریخته شده بود ؟/؟ کاش همه رو جذبش می کردم . خاصیتش خیلی زیاده . ولی فکر کنم یه چند دقیقه ای خوابم برد . بعد از اون دیگه بازم سکس دو به یک و سه به یک این که دو تا از پسرا کیرشونو فرو می کردند داخل کسم و یکی دیگه کونمو می کرد . چه صحنه های درخشانی . دلم می خواست این صحنه ها رو می دیدم . ازشون خواستم که با دور بین یا موبایل از صحنه سه کیر در دو سوراخ عکس و فیلم بگیرن . اونا یا باید تنظیم اتومات می کردند یا این که دستشونو می بردند عقب تا با فاصله ازم عکس و فیلم بگیرند . هر دو کا ر رو با هم انجام دادند . بالاخره کار از محکم کاری عیبی نداره .. دیگه ارگاسم نشدم ولی خیلی حال کردم . پسرا صفای کیرتونو . معین : مامان مهسا رو عشق است . -شما پسرای گلمو عشق است که داداشای واقعی هستین . آب کیرتون داخل کس مامان با هم پیمان برادری بستند . امید وارم همیشه این جور با هم صمیمی و رفیق باشین . مبین : مامان دوستت داریم . میلاد : مامان اگه تو نباشی من می میرم -خدا نکنه که من باشم و یک خال مو از سرتون کم شه .. چهار تایی مون همدیگه رو در آغوش کشیدیم .... ادامه دارد .. نویسنده ... ایرانی 

0 نظرات:

 

ابزار وبمستر