ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

یک عروس وهزار داماد 56

مانی مانی جونم حالا دیگه وقتشه وقتشه که کیرتو بکنی توی کسسسسسم .. بکن بکن .. -شکوه خانوم .. کامی هم از این کارا می کنه ؟/؟ بازم می خوای یاد اون لحظه ای بیفتی که کامی جونت این کارو برات می کنه ؟/؟ یه لحظه سکوت کرده به فکر رفتم . نه بهتره که حقیقتو بهش نگم بذار حس کنه که غیر از فرشاد تنها کسیه که به من حال میده و این جوری بیشتر بهش مزه کنه . آخه شاید هضم این مسئله که یک  مادر بره زیر کیر پسرش براش دشوار باشه. -عزیز دلم مادر که  با پسرش سکس نمی کنه . اون تا یه حدخاصی که علاقه شو  به انحراف نکشونه با پسرش رابطه داره . -ولی خیلی هیجانی میشه . کیر مادر توی کس پسر . -نکنه تو هم از این داستانها که روی فکر آدم اثر میذاره زیاد می خونی . -خیلی باحاله . یادم باشه قبل از این که برم چند تا از این سایتها رو بهت معرفی کنم . ...می خواستم بهش بگم شکوه ختم روز گاره گفتم ولش بذار در خوشی های خودش بمونه . چیکار به این کارا دارم . کیرشو به کسم نزدیک کرد . بازم یه حس جدید دیگه . اگه این احساس تازگی و تنوع نبود خود سکس به تنهایی حرفی واسه گفتن نداشت . هیجان این که یک مرد یا یک پسر دیگه می خواد به من لذت بده و از وجودم لذت ببره هوس منو زیاد تر آتیش منو شعله ور تر می کرد .با هر یک از انگشتای شستش لبه های کسمو به دو طرف باز کرد و کیرشو با یه سرعت زیاد توی کس داغ و خیسم حرکت می داد . با هر ضریه کیرش انگاری لذت داخل چشام هم پخش می شد -آههههههه ... نهههههههه تند بزن بزن .. بیا رو من دراز بکش عزیزم . بیا منو ببوس .. ببوس منو.. بدنش داغ شده بود . گل انداخته بود . -مانی جون منو ببوس . تن و بدن شکوه این هیکلش همه برای توست . هر وقت خواستی و هر وقت کیرت گرسنه اش شد بهش بگو بیاد غذاش آماده هست . یه غذای گرم و داغ و چسبون و لب دوز انتظارت رو می کشه . -شکوه جون من دوست دارم این رستوران برای من باشه  ..-هست هست فقط واسه توست -نه استاد فرشاد  هم هست ولی چون اون شوهرته  ناراحت نمیشم .. یه خورده حرصم می گرفت و کمی هم خوشم میومد از این که این جوان تازه هیجده ساله داشت واسه ما سیاست می رفت . از این اعتماد به نفس اون لذت می بردم . لباشو گذاشته بود رو لبام . لبای تازه و آبدار یه پسر جوونی  که سالها از ورودش به دنیای شگفتی ها و هوس می گذشت . با دستم روی کسمو می مالیدم تا حرکتای کیر مانی رو با لذت بیشتری توی کسم احساس کنم . چه شور و حالی داشت . شوهر و پسر آدم دور از خونه باشن و آدم بتونه با یه پسر غریبه حال کنه . شکوه تو هنوز می تونی با شکوه ترین زنا باشی کسی که همه مردا از خداشونه که از وجودش لذت ببرن . باهاش عشق کنن .. -بوسه های نرم و پی در پی و گاه چسبون و ادامه دار مانی یک بار دیگه این احساسو در من به وجود آورد که انگاری تازه می خواد منو بکنه و این حس در من شکل گرفته بود . ولی یه لحظه پرشهای کیرشو توی کسم حس می کردم که داره لذت و به اوج رسوندن منو تکمیل می کنه -جووووووووون بریز بریز .. من فدای اون لوله کیر و ریزشش بشم .. چقدر تو با حالی پسر . چقدر از این حالت چشاش که به وقت هر بار خالی کردن توی کسم باز و بسته می شد خوشم میومد . یه جون دیگه ای بهم می داد . این همه هوسو از کجا آورده بودم و اونم از کجا آورده بود . -مانی رو من دراز بکش بخواب بخواب ولم نکن . در همین حالت بمون . بذار چشامو ببندم و لذت ببرم کیف کنم دوباره منو ببوس .. لباتو بچسبون به لبام . ولم نکن . نذار تکون بخورم . پسر همین کارو انجام داد . کیرشو توی کسم ثابت نگه داشته گاه یه حرکات نرمی هم انجام می داد که با این حرکاتش انگاری بازم می خواستم بپرم . انگشتشو از زیر کیرش رسونده بود به سوراخ کونم و باهاش بازی می کرد . این کارش خیلی تحریکم می کرد طوری که دوباره این شوق رو در من به وجود آورده بود که به گاییدنش ادامه بده . کیرش توی کس من شل شده بود .. ولی بیرون نمیومد . از کناره ها ریزش آب رو روی پاهام حس می کردم . یک احساس گرم و فوق العاده ای بود . دلم می خواست یه وان پر از آب کیر توی خونه ام می داشتم و می رفتم داخلش و بدنمو داخلش شستشو می دادم . کیرشو در آورد . با پاهام بازی کرد و یه پا رو گذاشت رو شونه هاش خودشو عقب کشید و دو نه دونه انگشتامو گذاشت توی دهنش واونا رو می لیسید . این بار منو بر گردوند تا با کونم حال کنه . دیگه اون شکوه اول کاری نبودم که کون دادن رو واسه خودم طاقت فر سا بدونم ولی سوراخ کون آدم حتی اگه  کیر یه بچه رو هم قبول کنه بازم در ابتدای کار یه درد خاصی رو حس می کنه . ..... ادامه دارد ... نویسنده .... ایرانی 

0 نظرات:

 

ابزار وبمستر