ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

بیست سال بعد 39

اون لحظه فقط می خواستم که رویا دور و بر من باشه و جز اون به هیشکی فکر نکنم . چه بدن توپی داشت . دهنمو تا جا داشت باز کردم تا قسمتهای بیشتری از سینه شو در اختیارم داشته باشم . خوشبو و خوشمزه  و خیلی هم گرم بود . چه طعمی داشت . نمی دونم چی بود . یه طعم شکلاتی وانیلی یا مزه توت فرنگی رو می داد . -شروین چت شده می بینم که از حال رفتی . -عزیزم  رو اون حرفی که زدی هستی ؟/؟ -که این که باهم بریم به اون خونه ای که من نمی خوام  اجاره اش بدم ؟/؟ سرمو تکون دادم وتایید کردم . ولی بازم دلم بود پیش شهناز .. -رویا من شاید گاهی وسطای کار  بهانه یه ماموریت و ارزیابی از املاک مشتریان برای دریافت وام و تسهیلات رو بکنم و یه یک ساعتی بتونم پیشت بمونم . دستشو دراز کرد و به کیرم رسوند و گفت اینی که من این جا می بینم نیمساعتش هم برام کافیه هر چند اگه بیست و چهار ساعته هم کنارش دراز بکشم بازم سیر نمیشم . -رویا جون بیا روم که می خوام از هر طرف تو رو داشته باشم . راستش کون سفت و سفید و بر جسته اون هم دلمو برده بود . رویا ی رویایی من همسر شهروز خان  اومد طرف من . کس برفی  وبرقی و ناز و تپلشو که دلم می خواست درسته میذاشتمش توی دهنم رو گذاشت روی کیر من . طوری روی من دراز کشید که راحت بتونم سینه هاشو بذارم تو دهنم و دستامو قرار بدم روی کونش . بهترین حالتی بود که می تونستم از همه جای تنش استفاده کنم . -جووووووون جوووووون شروین عزیزم .. بزن بززززززن کسسسسسمو آتیششششش کن . نههههههه نهههههههه ..خیلی زوده .. داره خوشم میاد . -بذار بیاد رویا جونم . بذار یه شب و روز رویایی در کنار رویای خودم داشته باشم . -شروین بهم بگو بازم از این روزای رویایی رو در کنار هم داریم-آره عزیزم داریم داریم . بازم داریم . خواهیم داشت . مگه میشه ازتو گذشت . مگه دلم میاد که تو از زندگیت لذت نبری ؟/؟ آخه اون کرامت با اون کیرش چه جوری می تونه تو رو سر حالت کنه . من که نمی تونم و دلشو ندارم که ناراحتی و اعصاب خردتو ببینم -چقدر تو ماهی شروین . کاش شهروز هم مثل تو بود -شایدم اونم بخواد که برات بهترین باشه و تو رو به اوج برسونه ولی کیرشو نداره .. تو که داری -آره عزیزدلم رویای من . من کیرشو دارم . کس رویا در حال سوختن و سوزوندن کیر من بود . -شروین شروین .. اومد .. اومد .. تو هم مال خودتو بیار بیار .. کمرشو سفت و سخت توی دستم گرفته و به شدت کیرمو   به ته کسش می کوبیدم . در همین لحظات بود که یکی از زنا که نمی شناختمش اومد و پشت رویایی که رو من سوار بود قرار گرفت . نمی دونستم چیکار می خواد بکنه ولی ثانیه هایی بعد فهمیدم . چون زبونشو نگه داشته بود رو قسمت چاک و درز کون رویا و اونو روی کیرم می کشید . چه لذتی می بردم وقتی که کیرم برای لحظاتی در فضای باز قرار می گرفت و زبون اون زن با اصطکاکی که رو کیرم به وجود می آورد هر لحظه می خواست آبمو بیاره . می خواستم بهش بگم با سرعت بیشتر و محکم تر این کارو انجام بده که حس کردم خودش کاملا وارده . چون دیگه آب کیرم سر بالایی به داخل کس رویا جون سرازیر شده بود . ظاهرا رویا اون زنو می شناخت . -اوووووففففففف نوشین جون نوشین خوشگله ول نکن بازم لیس بزن .. آخه زبون نوشین هم با کیر من در تماس بود و هم با کس رویا .. -نوشین جان تو دیگه بقیه آبمو کشیدی .. همین جور داشت توی کس رویا جون ریخته می شد و ظاهرا اون مقداری هم که بر گشت می کرد توسط نوشین لیسیده می شد . . نوشین دیگه نذاشت از اون بر گشتی ها قطره ای حروم شه . پس از تموم شدن کاراومد رو من دراز کشید و نوشین هم در حال ور رفتن با اون بود . دیگه نفهمیدم چند نفر اومدن رو من و چیکار کردن . بی اندازه خسته شده بودم . سرم درد می کرد ولی شهناز همچنان در حال حال کردن با مردای دیگه بود . این اگه بخواد عادت کنه من چیکار کنم . حتما همه مردای محل رو دعوت می کنه که بیان خونه مون و تازه شام و ناها ر هم برا شون درست می کنه و دسرش رو هم خودش تقدیمشون می کنه . حالا من با این حشر و هوس همسر خوشگلم چیکار کنم . واقعا این سکس ضربدری و گروهی در واقع میشه گفت همون جنده بازیه . مال آدمای کس خله . خب معلومه دیگه اگه مال کس خلا نبود که راحت کسشونو به این و اون نمی دادند . ولی خودمونیم کس خل بازی با حالی بود . چون منم دوست داشتم همینی باشه که هست . درسته که خیلی خسته شدم و سرم درد می کنه ولی می دونم همین که از این  در بیرون رفتیم به این فکر می کنیم که کی به همچبن مکانی بر می گردیم .... ادامه دارد .. نویسنده .... ایرانی 

0 نظرات:

 

ابزار وبمستر