ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

بابا تقسیم بر سه 78

بابا یعنی میگی من بعد از این همه مدت هنوز نشناختمت ؟/؟ یعنی میگی که من نمی دونم که تو حالا دلت می خواد کسمو داشته باشی .. بابای گلم دستتو بذار روش ببین چه جور برات داغه . داغ .. کیر بابا رو می خواد .. راستش  با این که این دخترای گل و نازم چیزی رو ازم دریغ نداشته  و حاضر بودند تا اوج قضیه هم باهام کنار بیان ولی من که دلم نمیومد تا موفقیتشون  در کنکور بهشون هدیه بدم ولی این چند وقتی که کیرمو توی کس کسی فرو نکرده بودم حس می کردم یه چیزی رو گم کرده دارم . نورا کسشو به کیرم می مالید و بیشتر آتیشم می داد . -بابا من خسته شدم . خیلی اذیتم می کنی . -دختر اگه الان بخوام ردیفت کنم دیگه عادت می کنی و هر روز و هر شب میگی از این کارا بکنیم . رو فکر و مغزت اثر میذاره و اون وقت از درس خوندن میفتی . اون وقت من دیگه نمی تونم به شما افتخار کنم -بابا اون وقتا که به سن ما بودی چیکار می کردی . پس تو چطور درس می خوندی .. خب جواب هم ندادی ندادی . می تونم بفهمم از بس واسه شما مردا همه چی آماده بود که دیگه عین خیالتون نبود . ما دخترا رو بگو که باید در تنگنا باشیم -نورا این جور حرف زدنا رو از کی یاد گرفتی . ببینم این پدرت بهت سختی داده که داری این جوری حرف می زنی ؟/؟ اگه دیگه دوست نداری با بابات باشی بهم بگو -چیه بابا هوس زن گرفتن به سرت زده ؟/؟ -چیه دلتو زدم و تو هم به خاطر این که من از دواج نکنم خودتو به من نزدیک کردی ؟/؟ من می خوام تو منو به خاطر خودم بخوای . چه در عشق چه در سکس و هوس . -بابا من دوستت دارم . چرا این قدر اذیتم می کنی . -به نظرم بهتر اینه که اولین خواستگار خوبی که برات پیدا شد تو رو شوهرت بدم . -بابا مگه ما الان توی روستاهای صد سال پیش زندگی می کنیم . ؟/؟ چیه ازم خسته شدی ؟/؟ دستشو گذاشت رو کیرم و گفت چیه دیگه موتورت نمی کشه ؟/؟ پیر شدی ؟/؟ -اگه پیر شدم دیگه طرف من نیا . -نمی دونم امروز چته بابا .. نورای من تا حدودی حق داشت . من هوس کس کرده بودم . دلم می خواست کیرمو فرو  کنم به یه جایی شبیه کوس یا به کس یکی دیگه . می تونستم حتی نو را رو هم بکنم ولی برای من تربیت و ادب و موفقیت بچه ها از هر چیزی مهم تر بود . من واسه اون کلی زحمت کشیده بودم . نمی تونستم به خاطر این چند وقتی تمام رشته هاموپنبه کنم . -بابا حالا من که دیگه چیزی نخواستم . دیگه حرفشو نمی زنم تا لیاقتمو بهت ثابت کنم . تا بهت بگم که مستحقش هستم که توسط بابام زن شم . دیگه حرفشم نمی زنم . فقط دوستم داشته باش . چرا فکر می کنی من به خاطر پسرای دیگه بابامو دوست ندارم .  از وقتی که خودمو شناختم تو رو هم شناختم . من همیشه خودمو کنار تو می دیدم . جتی وقتی که مامان زنده بود بازم یه حس خاصی به تو داشتم . چرا دلمو می شکنی .. -اشکمو در نیار نورا جون . با همون صدای گریون گفت بابا من موفق میشم . کاری می کنم که به من افتخار کنی . -من هر سه تاتونو دوست دارم . -اونا ربطی به من ندارن . اونا خودشون باید برای موفقیت خودشون تلاش کنند . هر بار که با دختر عزیزم نورا که خوش استیل تر از اون دو تا بود سکس می کردم حس می کردم که بدنش نسبت به دفعات قبل یه تغییراتی کرده . -نورا تو دیگه لذت نمی بری از این که کیرمو فرو کنم توی کونت ؟/؟ -چرا بابا چرا با تمام وجودم لذت می برم . ولی کون دادن من بیشتر کیفش در اینه که حس می کنم می تونم به بابای گلم که از همه دنیا بیشتر دوستش دارم لذت بدم . بابای ناز و خوش تیپ خودم . وقتی که دوستام از این میگن که میخوان تورت کنن من حرصم می گیره . با این که نصف تو هم سن ندارن ولی میگن ما حاضریم زن بابات شیم و تو هم بشی جای دختر ما . دلم می خواد با همین دو تا دستام خفه شون کنم . -این قدر حرص نخور عزیزم من اگه بخوام از دواج کنم با یکی از دواج می کنم که اختلاف سنی زیادی باهاش نداشته باشم -چی ؟/؟ متوجه نشدم دوباره بگو ؟/؟ پس بگو چرا این قدر  در عالم خودتی و داری گوشه نشین میشی ؟/؟ -نورا گفتم اگه بخوام . حالا که نمی خوام . تازه من سه تا دختر دارم یکی از یکی داغ تر -بابا من داغ ترم .. -باشه .. من سه تا دختر دارم مگه مهلت میدن من حرف بزنم و تکون بخورم ؟/ ؟ می بینی که هر وقت که از سر کار میام خونه حداقل پنج شش ساعت در کنار شمام و با هم حرف می زنیم . -وکارای دیگه انجام میشه -اون که لازمه زندگیه . -بیا جلو تر . بیا لاپاتو بازش کن تا اون کس کوچولو و نقلی و خوشمزه تو رو یه بار دیگه بندازمش توی دهنم و باهاش حال کنم .. بعدا اون قدر با همین کیرم اونو بکنم که خودش خسته شه به حرف بیاد و بگه که بهش یک سال استراحت بدم .همه جای بدن نورا رشد کرده بود جز همین کسش . انگار از بچگی به همین اندازه بود .... ادامه دارد .. نویسنده .... ایرانی 

0 نظرات:

 

ابزار وبمستر