ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

بیست سال بعد 38

شهناز که هنوز زیر دست و پای این و اون در حال حال کردن و حال دادن بود گفت بپا نترکی شروین چه خبره .. در حالی که خنده ام گرفته بود بهش گفتم تو دیگه چی میگی عزیز .دیگ به دیگ میگه روت سیاهه . حواست باشه که ما داریم اینجا حال می کنیم . زنا عاشق کیر منن . -مردا هم از کس من سیر نمیشن . چیه شروین هوس منو کردی ؟/؟ -نه شهناز جون تو دیگه به اندازه کافی خود کشی کردی . فکر نکنم وقتی که رسیدی خونه قابل گاییدن باشی . این کیر رو می بینی هر قدر بکنه کلفت تر و قبراق تر میشه . تازه مزه و قلق کار میفته دستش . اگه گشاد هم بشه به نفع خانوماست . شل هم که بشه و کوچیک اگه حداکثرش نیم ساعت توی کس زن فرو نره و آبشو خالی نکنه می تونه بازم شق شه .. بد جوری داشتیم واسه هم کری می خوندیم . انگاری هر دو تامون از این که هفت هشت تا جنس مخالف طرفو دور و بر طرفمونم می دیدیم پاک عصبی و پکر شده بودیم .  ولی من مدتی بود که خودمو هماهنگ کرده بودم . این اون بود که  باید یه جوری با این قضیه کنار میومد . آخرش هایده و هوشنگ اومدن و ما رو دعوت به آرامش کردند . با حوصله یکی یکی زنا رو فرا خوان می کرد م . هر کدومشون یه چند دقیقه ای رو روی کیرم می نشست و می رفت . -خانوما خواهش می کنم اونایی که تا حالا از این کیر بهره مند نشدن تشریف بیارن که شروین کیر طلا در خدمت همه خانومای بلاست . -طلا طلا تو قربون .. -روز به روز این طلا داره گرون تر میشه .. -من می خرمش ... . هریک از این خانوما یه مزه ای مینداخت و من هم با لذت داشتم به کون هایی که رو کیرم نشسته و با کس جفت شده بود فکر می کردم . یکی از اونا که اسمش بود رویا واقعا خیلی رویایی کار می کرد . اصلا رایشو نمی خواستم . فقط خودشو می خواستم . -خوشگله مثل این که اسمت رویاست .-آره شروین جون رویای تو,  رویای توی زیبای خودم -تا حالا کجا بودی -چشم بزرگون تنگه دیگه . همین دور و بر تو .. -خیلی خوشگلی -ولی هر چی باشم کنیز شروین جونم . -تن و بدنت حرف نداره -تا زیر کیر تو نره ارزشش معلوم نمیشه ..-چه قشنگ حرف می زنی . زبونتو در آر بدش به من .. رویا با چشایی آبی و بدنی سفید و موهایی بلوند خیلی خیلی خوشگل بود و خود نمایی می کرد . خیسی شدید کسش و ناله هایی که روی کیر من می کرد نشونم می داد که در این چند ساعتی هنوز کسی اونو به ار گاسم نرسونده . -ببینم شوهرت کیه ؟/؟ یه مرد کوتوله قد کوتاهی رو در یه گوشه ای نشون داد و گفت همونی که داره با عطیه زن آخوند کرامت کار می کنه .. -اصلا بهت نمیومد باهاش از دواج کرده باشی .. منم یادم نمیاد که باهاش هم کلاس بوده باشم . نمی دونم شاید از اونایی بود که هوشنگ اونو به خوبی می شناخت . آدم که همه سی چهل تا هم کلاسشو نمی تونه به یادش بیاره -خب حالا تو به یادش بیار . شهروز جونو .. -باشه باشه هر کی هست و هر چی هست من که دارم با زنش حال می کنم .. -شروین عزیزم .. من چه جوری می تونم از این کیر دل بکنم . نگاه کن به کیر شهروز نگاه کن . اون وقت دلت به حال من بسوزه که من چه جوری با این کیر سر کنم . . با خودم گفتم به کیرم که نمی تونی با کیرش سر کنی . چه ربطی به من داره --شروین جون ازم خوشت میاد ؟/؟ ببین من یه خونه از خودم دارم . مستاجرش پا شده و خالی مونده . دیگه اجاره اش نمیدم ولی به شهروز میگم که اجاره اش دادم . اصلا اون کاری به کارم نداره . من و تو می تونیم هر وقت که دلمون خواست بریم اونجا و با هم حال کنیم . جوووووووون چه با حال میشه ! .. وقتی به چهره ناز و ملوس رویا که واقعا رویایی بود نگاه می کردم به این فکر می کردم که چه حالی میده آدم اگه وسط کار رومرخصی  ساعتی بگیره و بره یه سری به رویا بزنه . ولی این شهنازو چیکارش کنم . هر چند تازگیها یه بخشنامه ای اومده بو.د که زن و شوهر ها نباید یه جا با هم کار کنن ولی من و شهناز زیر سبیلی این بخشنامه رو دور زده بودیم . اما .. نههههه نهههههه خوب نیست . من نباید به همسر گلم خیانت کنم . من و اون با عشق با هم از دواج کردیم و باید این عشق پیوند ما رو همچنان محکم نگه داشته باشه ولی وااااااییییییی عجب چیزی بود این رویا و.. نمی دونم چرا این چند ساعتی ندیده بودمش . هر کسی که میفتاد روی کیر ما انگاری چشامو به روی بقیه می بست . آخه هرکی رو توی بغلت می گرفتی باید تمام حس و حالتو میذاشتی روی اون . سینه های سفید خانوم خوشگله رو گرفته بودم تودستای خودم و سرمو آوردم بالاتر تا اون سینه ها و نوک تیزشونو میک بزنم . -نوک سینه هامو محکم میک بزن . گازشون بگیر . کبودش کن . می خوام بهم حال بدی .. کبودم کن . دوستت دارم شروین ..... ادامه دارد .. نویسنده .... ایرانی 

2 نظرات:

دلفین گفت...

داداشم مرسی عالیه

ایرانی گفت...

متشکرم دلفین خوب و نازنینم . خسته نباشی ....ایرانی

 

ابزار وبمستر