ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

نادر و نازنین 132

1-کاسه سرم داره می ترکه . جلادی به سبک قرن 21
2-بی عاطفه ! حرف کی رو گوش میدی جواب منو نمیدی ؟
3-جمجمه ام پوک شده بد جنس . می دونم منو حسم می کنی شاید حق داری مگه من کی تو بودم . رفیق تنهایی تو واسه چند ماه .. خودم خودمو واست بزرگ کردم حس می کردم از عشق بالاتر چیزی نیست
4-نازنین من با توام . از هیچی نترس . دوستت دارم فقط دارم قاطی می کنم
5-چرا نمیگی چی شده . این پسره بچه خودته ؟ من که حرفی ندارم . چرا ازم فاصله می گیری ؟ من تو رو همون جوری که هستی می خواستم و می خوام در بد ترین شرایط نادرت رو تنها نمی ذاشتی
6-دختر خوب بابا ! چقدر تو گلی .. چی می شد همه مثل تو دخترای حرف شنویی می شدن اگه بابا می گفت آدم بکش عاشق بکش می کشتند . منو کشتی . جواب خدا رو چی میدی بی انصاف نیکو کار . یه روزی بیدار میشی که من خوابیده باشم اون روز از داخل گور از اون دنیا خدا را همچنان فر یاد می زنم
7-وقت اذانه نازنین . غم دلم رو تو ببین . دنیا چقدر زشت و بده . بیا تو خوبی رو ببین . خدا جای حق نشسته . هزاران کار خوب کن اما با یک دل شکستن اون کارا پیش خدا هیچه . من فردا میام تهران ولی نازنین دیگه نیست . خونمو سوزوندی . حس می کنم شدم عین معتادا .
8-خیلی بی رحمی ! بازم غروب شده . اصلا درد لحظه غروبو می فهمی ؟ وقتی که اونی که واسش جونتو می دادی تنهات گذاشته .
9-برای تو گناهی بالاتر از شکستن دل من وجود داره که معلوم نیست به خاطر کدوم ثواب و بهانه با من قهر کردی ؟!
10-دقیقا چند تا اووونوقت ؟ (به یاد مهر ماه 94 و مهر قلب تو )
11-دقیقا چند تا اووونوقت ..؟ این متن پیامیه که از سیکارت دوستت فرستادی وقتی من مشهد بودم چقدر تو بی احساس شدی ؟ چرا جوابمو نمیدی تو که می دونی من روز قیامت تو اون شلوغی اول سراغ تو رو می گیرم علت سنگدلی تو رو جویا میشم ولی با همه اینا دیوونه وار عاشقتم .
12-یه روزی خدا خدای من میشه . یه روزی هوا هوای من میشه . من صداتو میشنوم ای نازنین ! یه روزی صدا صدای من میشه .... ( یعنی اون روزی که چرخ گردون واسه من بچرخه من نامرد نیستم که اگه صدام کنی ساکت بشینم )
13-نازنین دارم دیوونه میشم ولی دوستت دارم در راه تو می ارزه تحمل سختی ها  عاشقتم
14-دیگه از درد دارم حرفای مسخره و خنده دار می زنم از این نظر که می دونم به من می خندی فردا صبح همو می بینیم دیگه گفتی میای بیمارستان . خودم دارم می خندم . البته خنده من از روی درد و نا باوریه دارم به این باور می رسم که آدمای عاشق مسخره ترین آدمان هر قدر مسخره ام کنی حق داری
15-دارم می خوابم بغلم بزن . جاده هراز بسته است از فیروز کوه میریم تهران . باید زود پا شم
16-از خواب بیدار شدم . دوستت دارم . نگرانم می کنی فدات شم . دارم از نگرانی دق می کنم حالت چطوره ؟
17-حتی گوشیت هم خاموشه . نادر .. عشق تو داره میاد و توی بی وفا عین خیالت نیست ولی من دوستت دارم
********
1-چیزی ازت کم نمیشه اگه منو به زندگی بر گردونی
2-نازنین من نمی تونم فراموشت کنم . نمی تونم نمی تونم
3-اگه بدونی چقدر دوستت دارکم . نوبت بعدی 20 اردیبهشته . البته اگه دوست داشته باشی من تا اون موقع چند بار میام واسه دیدنت دوستت دارم
4-یادته گفتی که این دفعه منو می بینی ؟
5-نازنین ! کدوم آدم بیرحم سنگدل جلاد از خدا بی خبر گفته که با من حرف نزنی
6-نازنین حالم خوب نیست نمی تونم فراموشت کنم
7-کجایی نازنین  به من نزدیکی و حس می کنم دور تر از همیشه ای ( وجود هر دو در تهران )
8-این جا هم واسه خودم تنهام
9-نازنین خوشبخت من ! تو چقدر دلسوزی که نمی خوای نادرت احساس بد بختی کنه
10-یادش به خیر 3 بار دیدمت . به فکر قیامتم که وقتی ببینمت قیامت به پا کنم . یعنی تا رستاخیز امیدی به دیدنت ندارم
11- از اون جایی که تو در دنیای دیگه ای هستی فکر نکنم بتونی منو ببینی زنده ها نمی تونن مرده ها رو ببینن
12-دیر می رسم تهران شاید هشت و نیم بیمارستان باشم
13-تا حالا چند بار عهدت رو شکستی . به کی قول دادی با من حرف نزنی . تو عهدت با منو شکستی . عهد قلبی خودت رو پس بازم می تونی به سوی من بر گردی . همین الان حرکت کردیم به سوی بابل اگر از درون من با خبر باشی این قدر خیطم نمی کنی حسم کن
14-اگه روزی برسه که یکی رو خیلی راحت فراموش کنی روزی هم می رسه که یکی دیگه خیلی راحت فراموشت کنه
15-صبح به خیر تازه سوار بی آرتی شدم
16-از انقلاب به بیمارستان رو از مسیری اومدم دربست که با هم سوار ماشینت بودیم به زحمت جلو اشکامو گرفتم یعنی دیگه هیچوقت کنارت نمی شینم ؟
17-هر چند ککت هم نمی گزه ولی سالم رسیدم . نازنین به نادر : پس مگه مرض داشتی پیام دادی ؟ نادر : آخه اگه به یاد گذشته ها اینا رو نگم که دق می کنم دوستت دارم
18-یک در میلیون امید نداشتم ببینمت . با این حال کمی مرکبات با خودم آوردم ولی دیگه نا امیدانه دادم به منشی ها ..من شوهرت می شدم می تونستم وظیفه مالی شوهری رو در حد توان انجام بدم چرا تو و پدرت این قدر بی رحمین . ادای دخترای بابا دوستو در نیار . مگه من چیکارت کردم منم آدمم .
حتی وقتی 12 بهمن 94 همسرمو بردم تهرون برای ویزیت ..بهش پیام دادم .. می دونستم دیگه فایده ای نداره . حتی معجزه هم سراغی ازم نمی گرفت .. اون جایی که نوشتم نازنین به نادر ..تخیل خودم بود .. ..ادامه دارد .. نویسنده : ایرانی


0 نظرات:

 

ابزار وبمستر