ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

شیدای شی میل 93

خلاصه من و ساکورا روز های زیادی رو به بهانه آموزش فنون رزمی با هم بودیم . ازم خواست که در این مورد به کسی چیزی نگم . منم گفتم باشه . خیلی بهش علاقه مند شده بودم . اگه به خاطر درس خوندن نبود لاله هم بیشتر همراهیم می کرد . هرچند از جفتک بازی خوشش نمیومد .  یه شب یکی از دوستای لاله دعوتمون کرد که بریم خونه اش .  مناسبت خاصی نداشت .. ولی حدس زدم بنفشه می خواست به نحوی من و لاله رو با یکی دو تا از پسرایی که این روزا خیلی رفته بودن توکوکم  آشنا کنه .  برای تنوع و دور هم نشستن بد نبود . جمعیت زیادی هم نبودیم . من و لاله و بنفشه و بیژن و بهمن و بهرام ..که این بیژن دوست پسر بنفشه بود . راستش ازبهمن و بهرام خوشم نمیومد . با این که خیلی خوش تیپ و خوش فرم بودن ولی از اون جایی که خیلی به خودشون می نازیدن و فکر می کردن با یه اشاره بقیه دخترا باید برن سمتشون چشم دیدن اونا رو نداشتم . خیلی هم مغرور بودند و ادعاشون می شد .   لات بازی هم  در می آوردند .. واسه خیلی ها شاخ و شونه می کشیدند . و هم اهل حال بودند .. به دخترای زیادی وعده و وعید داده بودند که  مثلا واسه همیشه بهشون وفادار می مونن و در مواردی هم قول از دواج به  اونا داده  ولی همه شونو قال گذاشته بودن .. شنیده بودم که اگه یه دختری رو هم تنها گیر بیارن خشونت رو هم چاشنی کارشون می کنن . فقط می خواستم که یه همچین جسارتی هم به من بکنن . می دونستم چیکارشون کنم . شیدا دیگه اون شیدای سابق نبوده و نیست  . با این حال به دلم بد راه ندادم . یه مینی پیراهن سبز یشمی چرمی تنم کردم که خیلی نازم کرده بود . شانس آوردم ورم کیرم مشخص نشد . در عوض کون چسبون من  همه نگاهها رو خیره کرده بود . بنفشه هم همش متوجه بیژن بود که چه جوری داره با نگاهش منو می خوره .. قبل از شام کلی با هم حرف زدیم و خود مونی تر که شدیم یه آهنگی گذاشتیم و با هم رقصیدیم . بهمن اومد سمت من و بهرام هم رفت به طرف لاله .. بنفشه هم که بیژن رو به بند کشیده بود . ولی معلوم نبود اون و بیژن یهو کجا غیبشون زد .. واسه لحظاتی از بهمن دور شدم  تا برم به دستشویی .. از اتاق نزدیک دستشویی  یه صداهایی رو شنیدم .. اسم خودمو شنیدم .. تعجب کردم .. چون چند بار پشت هم تکرار شد .. گوش وایسادم . کنجکاو شده بودم . ..
 بیژن : به بهمن گفتم هر جوری عشقشه با شیدا حال کنه .. خیلی وقته که گلوش پیشش گیر کرده ولی این دختره انگار نه انگار .. توجهی بهش نداره ..
 بنفشه : ولی خیلی هوسبازه 
 بیژن : می ترسم امشب کار دستمون بده با این حال بهش گفتم نگران نباش .. به زورم شده باهاش حال کن ما هواتو داریم .. تازه بهرام هم کشته مرده اونه .. گفته هر وقت داری می کنیش منو هم صدا کن تا دو نفری ترتیب شیدا رو بدیم ..  بعدش واسه لاله هم نقشه دارن ..
  بنفشه : ولی پدرت رو در میارم اگه تو بخوای بری شریک اونا شی .
 به شدت عصبانی شده بودم . فکر کردن ما کی هستیم . هر غلطی که دلشون می خواد انجام بدن و ما  هم صدامون در نیاد .. کثافتا ! هنوز منو نشناختن .. انگار ما  کس و کیر و کون ندیده باشیم .. ولی هر سه این پسرا کون خوبی داشتن .. مخصوصا بهمن و بهرام که یه جین خوشرنگ و چسبون پاشون کرده بودند که قالب کونشونو خیلی خوشگل تر از کون خیلی از خانومای هوس انگیز نشون می داد . با این حال وقتی شنیدم که اون چهار نفر چه خوابی برای ما مخصوصا من دیدن ناراحت شدم .. فوری رفتم یه قرص کیر شق کن وایاگرای اصل امریکایی خوردم که کم نیارم و در مواقع ضروری هم بتونم حال اونا رو بگیرم . شنیده بودم که این دو تا پسر در عشقبازی خیلی گستاخند و بسیاری از دخترا هم از این گستاخی اونا خوششون میومد و حتی دوست داشتن که توسط این پسرا کشیده بشن به یه جای خلوت وبه اونا تعرض و تجاوز شه و با سکس خشن ازشون پذیرایی کنن . ولی به نظر نمی رسید که تا این  حد پست و وحشی باشن .. چرب زبونی های بهمن شروع شد .. من و اون رفته بودیم به یکی از اتاقا .. خیلی زود دیوونگی و بی کلاس بازی خودشو نشون داد . منو بغلم کرد .. به زور می خواست لب بگیره .. منو انداخت زمین .. با این که دوست داشتم لخت شم ولی دلم نمی خواست که خیلی زود بفهمه که من نه یک مرد هستم و نه یک زن بلکه یک شی میل هستم  .. افتاده بود رو من .. اگه پیرهنمو در می اورد و برجستگی داخل شورت منو می دید متوجه میشد که من کیر دارم . کیرم سفت و شق شده بود . من باید کیرمو به عنوان یک سورپرایز تقدیمش می کردم . باید حق اون آشغالو می ذاشتم کف دستش . سریع در اتاقو از داخل قفل کرد .. کاملا لخت شد .. فقط یه شورت پاش بود .. -درش بیار به تو میگم درش بیاری که راحت باشی . -به موقعش درش میارم . خون جلو چشامو گرفته بود ولی ساکورا بهم گفته بود که در این موارد بر خشمت غلبه کن . عاقلانه فکر کن .. عاقلانه تصمیم بگیر و عاقلانه عمل کن .... ادامه دارد ... نویسنده ... ایرانی 

0 نظرات:

 

ابزار وبمستر